چهار نکته ساده برای این که چهطور برای کتابتان پشتجلد بنویسید
آنچه میخوانید خلاصه و ترجمه شده این مطلب است.
پشتجلد نوشتن از آن کارهای حیاتی در بازاریابی برای کتاب است. این که چهطور بتوانید شرحی برای پشتجلد کتابتان بنویسید که موثر باشد و خواننده را جذب کتابتان کند، راه چندان پیچیدهای نیست و در چهار نکته میشود آن را خلاصه کرد. فرمولاش این است:
۱. موقعیت: هر داستانی از یک جایی شروع میشود، با حضور آدمهایی که درگیر شرایطی هستند. همین قضیه را خیلی ساده شرح بدهید.
۲. مشکل: هر داستان (البته هر داستان جذابی) گرهای دارد که موقعیت داستان را تغییر میدهد و کاری میکند که مجبور میشوید شرایط را تغییر دهید و گره را باز کنید. این بخش از توصیف پشتجلد کتاب با «اما...» یا «به هر حال...» یا «تا این که...» شروع میشود.
۳. احتمالات امیدوارکننده: این بخش یعنی غلبه بر بحرانی که با گره داستان پیش آمده. حل این بحران همان چیزی است که باعث میشود خوانندهها به خاطر آن کتابتان را بخوانند. بله، موقعیت (۱) را مشکل (۲) طلسم میکند، ولی امید برای حل این مشکل وجود دارد. بخشهای ۱ و ۲ و ۳ اگر درست نوشته شوند، با هم فضای دراماتیکی درست میکنند که داستان را پیش میبرد.
۴. حال و هوای داستان: لحن یا روح داستان، خوانندهها دوست دارند بدانند قرار است با خواندن کتاب چه حال و هوای احساسیای بهشان دست بدهد. آیا داستان کتاب یکجور تراژدی سیاه و کابوسمانند است یا داستان کتاب خندهدار است؟ همین جا است که باید به حال و هوای داستان اشاره کنید.
حالا این فرمول را در عمل توضیح میدهیم. چیزی که میخوانید پشتجلد کتاب «ارواح سلحشور» نوشته دی. ای. ال. کانر است:
(۱) اِما بلروز ۱۶ ساله همه چیز دارد: چهار تا دوست درجه یک، اسبی که مال خودش است، یک چادر سرخپوستی قایمکی و یک رابطه عاشقانه تازه با چارلی قدبلند و خوشتیپ. این دوستها البته رازی دارند. آنها میتوانند در کالبد حیوانات حلول کنند. یکیشان در کالبد کایوت، یکی در کالبد خرس گریزلی، یکی همای ماهیخوار، یکی اسب وحشی و آخری هم در کالبد شیر کوهی. (۲) اما وقتی چارلی، که او هم توانایی دیدن آینده را دارد، در کشف و شهودهایش متوجه میشود اِما در رودخانه یلوستون غرق میشود، (۳) ارواح سلحشور باید جسم حیوانیشان را تعلیم دهند تا با دشمنی که میدانند دارد از راه میرسد مبارزه کنند… اما آنها از این دشمن هیچ نمیدانند. (۴) در میان این تعلیق و ماجرای عاشقانه و سیل در نواحی بومی و جادویی آمریکا، ارواح سلحشور افسون غرب آمریکا و قدرت دوستی را به تسخیر خودشان درمیآورند.
کوتاه بنویسید. نویسنده-ناشرها دوست دارند اطلاعات زیادی پشتجلد برای خوانندهها بگنجانند. راستاش کار سختی است که پیرنگهای فرعی یا شخصیتهایی را که حضورشان در داستان ضروری است از توصیف پشتجلد حذف کرد. اما یادتان باشد خوانندههای اینترنتی وقت زیادی ندارند. باقی ماجرا را بگذارید برای خود کتاب.
ماجرا را دراماتیک کنید. خوانندهها میخواهند پشتجلد کتاب درام داشته باشد، درگیری داشته باشد. میخواهند بدانند قرار است در چه دنیایی غرق میشوند و آیا داستان تا انتها گرفتارشان میکند یا نه. اگر توصیف پشتجلد کتاب خواننده را به قلاب نیندازد، حتما فکر میکنند خود کتاب هم گرفتارشان نخواهد کرد.
چهار نکته ساده برای این که چهطور برای کتابتان پشتجلد بنویسید: