خواندن در فضای وب مطالعه جدی را دچار مشکل کرده است
نشر الکترونیک
«کلر هندزکامب» با مطالعه در فضای وب مشکل دارد. مثل خیلیهای دیگری که در وب میچرخند، او هم روی لینکی که در شبکههای اجتماعی به مطالب داده شده، کلیک میکند، چند جملهای میخواند، دنبال کلمههای جالبتوجه متن میگردد و بعد صبرش تمام میشود و دیگر به خواندن مطلب ادامه نمیدهد.
او فارغالتحصیل رشته نویسندگی خلاق است. میگوید: «فقط چند ثانیه به مطلب فرصت میدهم، حتی نه چند دقیقه و میروم سراغ مطلب بعدی.»
اما داستان فقط به مطالعه در فضای آنلاین ختم نمیشود. او میگوید که همین رفتار را حین خواندن رمان هم دارد. «انگار چشمهایت از روی کلمات رد میشوند، بدون این که دقیقا بفهمی چه اتفاقی دارد میافتد. وقتی میفهمی که اتفاقی در داستان افتاده، برمیگردی به صفحات قبل و دوباره و دوباره داستان را میخوانی.»
این اتفاقها مثل زنگ خطری توجه محققان را جلب کرده است. آنها میگویند، ذهن انسان درگیر رشد مقولهای با عنوان ذهن دیجیتال است که مدارهای جدید آن بر تندخوانی حجم بالای اطلاعاتی میگذرد که به صورت آنلاین عرضه میشود.
یکی از محققان میگوید: «نگرانی ما این است که این شیوه سریع خواندن روی نحوه خواندن مطالبی که هم باید به شکل عمیق آنها را مطالعه کنیم اثر بگذارد.» مطالعات میگویند مدتزمانی که آدمها در سال ۲۰۱۰ برای پرسه زدن در فضای وب سپری میکردند سه ساعت بود، اما این زمان در سال ۲۰۱۳ به پنج ساعت رسیده است.
محققان این روزها مشغول مطالعه درباره تفاوتهای مطالعه کتابهای چاپی و کتابهای آنلاین هستند. برای کسانی که تازه به مطالعه علاقهمند شدهاند، بهنظر میرسد خواندن کتابهای چاپی مناسبتر است. اما این نگرانی درباره نوجوانها وجود دارد که به دلیل حضور غالب ابزار الکترونیکی والدین در خانهها مهارت مطالعه عمیق در این افراد با مشکل مواجه شود.
ذهن در این دنیای جدید تماشاگر بیگناهی است که فقط شیوهای را که ما زندگی میکنیم منعکس میکند. دانشمندان میگویند: «ذهن خودش را به روشی که ما در زندگی پیش میگیریم عادت میدهد.»
یکی از محققان برای این که تاثیر این شیوه از مطالعه را نشان بدهد، بعد از یک روز پرسه زدن مدام در فضای وب و خواندن صدها ایمیل تصمیم میگیرد آخر شب کتاب «بازی مهره شیشهای» نوشته هرمان هسه [این کتاب را عبدالحسین شریفیان و پرویز داریوش به فارسی ترجمه کردهاند] مطالعه کند. او میگوید: «شوخی نمیکنم، نمیتوانستم کتاب را بخوانم. همان خواندن اولین صفحه هم مثل شکنجه بود. نمیتوانستم خودم را هم مجبور کنم که آرامتر بخوانم.... واژهها را انتخاب میکردم و چشمهایم روی کلمات میگشت تا بیشترین اطلاعات را در سریعترین زمان ممکن به ذهنام منتقل کنم. از دست خودم کلافه شده بودم.»
عادت به مطالعه
ذهن برای خواندن طراحی نشده است. هیچ ژنی در مغز شبیه آنچه برای زبان یا بینایی وجود دارد پیدا نمیشود. اما با وجود هیروگلیفهای مصری، الفبای فینیقی، کاغذ چینی و بالاخره دستگاه چاپ گوتنبرگ، ذهن خودش را با خواندن تطبیق داده است.
پیش از اینترنت، ساختار ذهن هنگام مطالعه به شیوهای خطی بود، از این صفحه به صفحه بعد میرفت و همینجوری مطالعه ادامه پیدا میکرد. البته که ممکن بود متن عکس هم داشته باشد، اما این چیزی نبود که ذهن را از مسیرش منحرف کند. محققان میگویند، مطالعه کتابهای چاپی این توانایی فوقالعاده را به خوانندهها میدهد که از روی شیوه صفحهبندی کتاب اطلاعات کلیدی داستان یادشان بماند. مثلا میدانیم که قهرمان جایی از کتاب مرده که دو پاراگراف طولانی در صفحههای پشت سر هم و با دیالوگ مفصل چاپ شده است.
اینترنت فرق دارد. با توجه به حجم اطلاعات، لینکهایی که در مطلب داده میشود، ویدیوهایی که در کنار کلمات منتشر میشود و تعاملی که همه جا وجود دارد، ذهن ما میانبرهایی درست میکند برای این که با همه این موارد مواجه شود: نظر اجمالی انداختن، جستوجو برای کلمات کلیدی، اسکرول کردن سریع.
محققی میگوید: «ما زمان زیادی را صرف لمس کردن صفحات کامپیوتری، کلیک کردن، اسکرول کردن، لینک باز کردن میکنیم، بنابراین وقتی مینشینیم که رمانی را بخوانیم، عادتهای روزانه برای همه این کارها دیگر در ما ریشه دوانده است. ما در دوره جدیدی از رفتارهای اطلاعاتی هستیم و باید منتظر شروع پیامدهایش هم باشیم.»
یکی از خوانندهها درباره رفتارهای جدید مطالعه میگوید که اخیرا برای کارش سراغ نویسندههای کلاسیکی مثل جورج الیوت، مارسل پروست و شبیه آنها رفته است. او کشف کرده است که خواندن جملههای طولانی و تودرتوی این نویسندهها با اطلاعاتی پیشزمینهای که میدهند واقعا برایاش سخت بوده. جملههای آنلاین بیشتر کوتاه هستند و آنهایی که اطلاعات پیچیدهای دارند، لینکهایی را در متن در نظر میگیرند که به درک بیشتر نوشته کمک میکند.
او میگوید، دنبال کردن مطالبی که لینک دارند برایاش از خواندن جملههای تودرتوی این نویسندهها راحتتر است.
ذهنهای وارد به هر دو مقوله
یکی از محققان مشغول نوشتن کتابی است درباره این که تاثیر دنیای دیجیتال بر مغز چیست و در این راستا مشغول مطالعه روی آدمهایی است که هم به شکل سنتی کتاب میخوانند، هم به صورت آنلاین. تمرکز این مطالعه بر میزان درکی است که کتابخوانها در هر کدام از این دو شیوه دارند.
یکی از گروههایی که در این تحقیق شرکت کردند دانشجویان رشته مهندسی بودند که همگی در دوره دیجیتال بزرگ شدهاند و رشد کردهاند. آنها باید متنی را در یک زمان مشخص هم به صورت چاپی و هم روی مونیتور میخواندند.
همه دانشجویان اعتقاد داشتند آنها این کار را روی مونیتور بهتر انجام میدهند. البته اشتباه میکردند. میزان درک و یادگیری آنها هنگام مطالعه کاغذی بهتر بود.
محققان میگویند تفاوت میان این دو شیوه مطالعه باید بیشتر و دقیقتر بررسی شود و بهتر است در محیطهای آموزشی با این تفاوتها مواجه شد، مخصوصا میان بچههای دبیرستانی که هر دو شیوه مطالعه در اختیارشان است. البته پتانسیل تربیت مغزهایی که به هر دو شیوه مسلط باشند وجود دارد.
همین نویسنده میگوید: «ما باید همزمان هم از روی کتابها برای کودکانمان بخوانیم، کتاب چاپی دستشان بدهیم، کمکشان کنیم که این شیوه آهسته خواندن را یاد بگیرند و در همین حال، تماس آنها را با دنیای تکنولوژی و عصر دیجیتال بیشتر کنیم.»
او خودش در حال تربیت مغزش برای مطالعه به هر دو شیوه است. برای همین، شب بعد دوباره سراغ رمان هسه رفت، البته بعد از این که هم به لحاظ زمانی و هم از نظر مکانی، از فضای آنلاین به حد کافی فاصله گرفت.
«همه چیز را کنار گذاشتم. به خودم گفتم، باید این کار را انجام بدهم. شب دوم هم واقعا سخت بود. شب سوم هم خیلی سخت گذشت. دو هفته طول کشید، اما تا آخر هفته دوم دیگر ماجرا برایام حل شده بود و توانستم از خواندن کتاب لذت ببرم. میخواهم دوباره از این شیوه خواندن لذت ببرم. بالاخره دوباره توانستم این توانایی را پیدا کنم که آهسته کتاب بخوانم، طعم این جور خواندن را بچشم و دوباره فکر کنم.»
آنچه خواندید بازنویسی و ترجمه این مطلب است.
خواندن در فضای وب مطالعه جدی را دچار مشکل کرده است:
Hewad
Mohabat, read this it is important.امین
بسیار عالی.مدتیست که این حالت مرا اذیت میکند، برای اینکه کمی بخودم کمک کنم و از این فضا دور شوم، گوشی اسمارت فونی ام رو گذاشتم کنار و برگشتم سمت گوشی قدیمی خودم.شاید انی کار بنظر پاک کردن صورت مسئله باشه اما فکر میکنم در این شرایط تنها انتخابم باشه. با تشکر از مطلب خوبتون.ویراستار نوگام
ممنون که مطالب ما رو میخونید و پیگیری میکنید.محمد داودزاده
به نظر می رسد, مغز در برخورد با هر موضوعی, عکس العملی مبتنی بر دریافت های حسی ی زمان تاثیر پذیری اش, از خود یروز می دهد. قابلیت خود همسانی ی مغز برای بقا ضروری است؛ و بنا بر همین ضرورت جای نگرانی نیست, توانایی انطباق که مانع از انقراض آدمی در بر خورد با تغییراتی آنی که ویژگی عصر حاضر است, یک موهبت است. پیش از تحولات سریع و طوفانی دو سده اخیر, مغز فرصت کافی برای همسازی را داشت. اما اکنون, دگرگونی هایی که یک هزاره زمان لازم دارد, در لحظه رخ می دهد, بدیهی ست مغزی که طولانی ترین بخش عمر تاریخی اش را به یکنواختی و سیر آرام زمان, سپری کرده است, در مواجهه با پدیده های نااشنا و شرایط بس پیچیده متغییر فشار بیشتری را متحمل شود. خوشبختانه مغز ما سرعت انطابقش را با وضعیت سریع تحول و دگرگونی بالا می برد و در اینده نه چندان دور, خود را با تغییرات همراه می کند. تجربه مغز در برخورد با درستی و نادرستی دست آوردها به ویژه در فضای مجازی که ماهیتی ناپایدار دارند؛ سبب شده است تا به سرعت و به یک معنی, سرسری, اطلاعات را رسد کند و بنا بر همان سبقه ی تاریخی در خواندن متون مکتوب درقالب های پیشا مجازی هم همین رویه را در پیش بگیرد و چون به کارکرد اختلالی خود وقوف دارد به نوعی دچار خود باز دارندگی می شود یعنی نمی خواهد خود راگول بزند و به شیوه وب خوانی کتاب بخواند. از این رو به این خود فریبی تن نمی دهد. و ما فکر می کنیم برای مطالعه مشکل دلریم در حالی که این گونه نیست. با تشکر و سپاس از باز نویسی و ترجمه مطلب خوبتان.ویراستار نوگام
ممنون از شما که مطلب رو خوندید و با حوصله نظر دادید.علی
علاوه بر مواردی که برشمردیدنمایشگرها طیف نور ۴۵۰ تا ۴۶۰ نانومتر را که موجب کاهش هورمون خواب (ملاتونین) میشوند تولید میکنند. که علاوه بر اختلالات خواب و بالا نگه داشتن تپش قلب و فشار خون در درازمدت میتواند موجب بروز دیابت, سرطان و .. شود. همچنین بسته به تکنولوژی نمایشگر مقداری نور فرابنفش از سطح آنها ساطع میشود که موجب مشکلات پوستی از جمله گسترش لکه های پوستی و در درازمدت مشکلات چشمی مانند آب مروارید میشود. همچنین نمایشگرها طیف نور ۴۰۰ تا ۴۵۰ نانومتر را تولید میکنند که قرار گیری درازمدت (حدود ۶ ساعت مداوم) در معرض این طیف نور باعث آسیب به سلولهای شبکیه چشم میشود. حالا به نظر شما بدنی که تحت اینهمه تنش قرار گرفته میتواند مطالعه خوبی را تجربه کند؟پریزاد
سلام. ممکنه منبع اطلاعاتتون را بفرمایید . ممنون