بازگشت به آرشیو

این روزها نویسنده‌ها باید تاجر باشند

10 مارس 2015، ساعت 16:20

بازاریابی

چه‌طور کتابی نوشته هارپر لی، نویسنده رمان «کشتن مرغ مقلد»، توانسته به مدت ۶۰ سال پنهان بماند و چرا این رمان تا الان چاپ نشده؟ یک نکته در مورد این رمان قطعی است و آن هم این است که این رمان بدون آن که لازم باشد خانم لی نسخه‌های زیادی‌ ازش را برای خریداران امضا کند، قطعا پرفروش خواهد شد. فقط کاش همه نویسنده‌ها تا این اندازه خوش‌شانس باشند.

این روزها نویسنده بودن فقط به داشتن ایده درخشان و نثر سلیس ختم نمی‌شود. نویسنده‌ها لازم است برای خودشان یک‌پا تاجر هم باشند، به استراتژی درباره نحوه ارائه محصول تجاری‌شان فکر کنند و برای خودشان و محصول‌شان بازاریابی کنند. این روزها، رقابت بیشتری برای جلب توجه خواننده‌ها و منتقدها وجود دارد و کتاب‌فروشی‌های کمتری فضا را برای جلوه بیشتر عنوان‌های تازه فراهم می‌کنند. در سال ۲۰۱۴ رقم کتاب‌هایی که در آمریکا به چاپ رسیده است ۱.۴ میلیون عنوان بوده است و این رقم پنج برابر بیشتر از تعداد کتاب‌هایی است که در دهه پیش چاپ شده‌اند. ناشرها تمام تلاش‌شان را روی چند عنوان محدود متمرکز می‌کنند که می‌دانند سر و صدایی در بازار ایجاد خواهد کرد و به همین جهت، نویسنده‌های کمتر شناخته شده و کتاب‌های با محبوبیت کمتر را نادیده می‌گیرند.

بیشتر نویسنده‌ها به پایانی خوش برای خودشان می‌اندیشند: این که شاهکارشان را خلق کرده‌اند و حالا لم داده‌اند و از وفاداری مخاطبان‌شان لذت می‌برند. اما این روزها کتاب نوشتن فقط پیش‌درآمدی است برای کارهای بیشتری که قرار است نویسنده انجام بدهد. حتی موفق‌ترین نویسنده‌ها هم این روزها بخش اعظم وقت و انرژی‌شان را صرف تبلیغ و شناساندن خودشان می‌کنند. نویسنده‌ها بیشتر روی روابط‌عمومی‌هایی تکیه می‌کنند که انتشاراتی‌ها در اختیارشان قرار می‌دهند. اما این روزها، نویسنده‌های باهوش آدم‌های خودشان را برای این کار استخدام می‌کنند.

نویسنده‌ها باید دنبال منتقدی باشند که نظرش موفقیت کتاب را تضمین کند. پیش‌تر، گروه خاصی از منتقدها بودند که در روزنامه‌ها می‌نوشتند. الان بلاگرها و شبکه‌های اجتماعی بخش عمده‌ای از کار تبلیغ و نقد را انجام می‌دهند. قبلا اُپرا وینفری در برنامه تلویزیونی‌اش درباره کتابی حرف می‌زد و امروز مارک زاکربرگ، خالق فیس‌بوک، در این شبکه درباره کتاب‌ها حرف می‌زند. نویسنده یکی از کتاب‌هایی که زاکربرگ درباره‌اش در این شبکه حرف زده، گفته بعد از حرف‌های زاکربرگ کتاب‌اش فروش خوبی داشته است.

نویسنده‌ها نباید نگران این مسئله باشند که در فهرست پرفروش فلان مجله حضور ندارند. اگر از آن فهرست سردرنیاورده‌اند، فهرست‌های دیگری هست که می‌توانند کاری کنند تا سر و کله‌شان آن جا پیدا شود. اگر این فهرست نشد، باید برای فهرست بعدی تلاش بکنند.

رازی که همه در فضای انتشار کتاب از آن خبر دارند این است که هیچ کس نمی‌تواند به‌تنهایی از راه کتاب و نوشتن امرار معاش کند. حتی بعضی از معروف‌ترین نویسنده‌های دنیا هم از راه سخنرانی، مشاوره یا تدریس امرار معاش می‌کنند. آلن دو باتن، نویسنده کتاب‌های فلسفی، را در نظر بگیرید که نوشته‌ها و حرف‌هایش آدم‌ها را به «مدرسه زندگی»اش می‌کشاند. مدتی پیش انتشاراتی سایمون اند شوستر اعلام کرد که تعدادی دوره آن‌لاین برای فروش دارد که نویسنده‌هایش آن‌ها را می‌گردانند. فضا برای رمان‌نویسان و داستان‌نویسان حتی سخت‌تر هم هست. کسانی که کنفرانس برگزار می‌کنند پول خوبی برای نویسنده‌های کمی معروف می‌پردازند، اما برای رمان‌نویس‌های شناخته‌شده از این خبرها نیست.

نویسنده‌ها روزبه‌روز بیشتر شبیه خواننده‌های پاپ می‌شوند. درست است که خواننده‌های پاپ از راه فروش آلبوم‌هایشان درآمد دارند، اما زندگی‌شان از راه کنسرت‌هایشان می‌گذرد. کتاب‌خوان‌ها این روزها دوست دارند نویسنده‌هایی را که کتاب‌هایشان را می‌خوانند، بشناسند. نویسنده‌های خجالتی ممکن است از این میزان نزدیک شدن به طرفدارهایشان چندان احساس راحتی نکنند، اما فقط امثال خانم هارپر لی هستند که نیازی به حرف زدن و تبلیغ کتابشان ندارند.

 

آنچه خواندید بازنویسی و ترجمه این مطلب است.

این روزها نویسنده‌ها باید تاجر باشند:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.

  • حسن واحدمطلق

    سایت شمارو تازه پیدا کردم . مقاله هاتون فوق العاده س . ممنون که خوب ترجمه کردید .
    30 مارس 2015، ساعت 20:37 پاسخ
    • ویراستار نوگام

      ممنون که می‌خونید و برامون پیغام می‌گذارید، دوست عزیز.
      31 مارس 2015، ساعت 9:13 پاسخ