یولسیز - جلد یک

یولسیز - جلد یک

چرا یولسیز؟ چرا باید تا این اندازه اهمیت بدهیم به یک روز (۱۶ ژوئن ۱۹۰۴) از زندگی مردی سی‌و‌هشت ساله، کارگر آگهی‌های روزنامه‌ها، یهودی‌ تغییرمذهب‌داده، …
اورلاندو

اورلاندو

نوشتن رو از دوم راهنمایی شروع کردم. وقتی که تو زنگ انشا اشک خودم و هم معلم رو در آوردم. هنوز یادم هست که آقای …
نسيان

نسيان

چه‌طور متولد شد؟ چه می‌دانم؟ يادم نيست و اين خيلی طبيعی است، كی درست و دقيق يادش مانده بچه‌اش كی نطفه بسته؟ همه يك قصه‌ای …
بنفشه سفید

بنفشه سفید

یک کتاب متولد نمی‌شه. ذره ذره ذهنت رو پر می‌کنه. از کوچک‌ترین منفذ مغزت آنقدر آهسته و بی سروصدا وارد می‌شه که تو فقط یک …
والس با آب‌های تاریک

والس با آب‌های تاریک

رسیدن به نقطه‌ای که بدانم این داستان را باید نوشت سخت نبود. من مریض داستان گفتن‌ام. زمان درازی را نمی‌توانم بدون نوشتن سر کنم. چند …
دو کلمه مثل آدم حرف بزنیم

دو کلمه مثل آدم حرف بزنیم

امیررضا بیگدلی: همسرم وقتی داستان‌های من را می‌خواند، می‌گوید: «پس چرا اینها رو نوشتی؟» پدر و مادرم هم وقتی این داستان‌ها را می‌خوانند با خنده …
آدم‌ها و مترسک‌ها

آدم‌ها و مترسک‌ها

«شعر، برداشت‌هایی از زندگی نیست؛ بلکه یکسره خودِ زندگی ست، رویایی‌ست که در عالم بیداری می‌گذرد.» احمد شاملو «آدم‌ها و مترسک‌ها»، حکایت شاعر است و …
منظومه‌ی دشت سفید

منظومه‌ی دشت سفید

منظومه‌ی دشت سفید برای من دستیابی به همه‌ی آن چیزهاست که گم کرده ام و یا پیدا نمی‌کنم. دشت سفید امید و یأس من است …
گورستان شیشه‌ای

گورستان شیشه‌ای

رمان از شبی از شب‌های انقلاب آغاز می‌شود که فریاد نافرمانی اهالی تهران از روی بام‌ها به آسمان برخاسته است. رفته‌رفته  شعار الله‌اکبر  صداهای دیگر …
سایه‌های چوبی

سایه‌های چوبی

راز، آرزو و آرمانی در کار نیست، اگر همه آنچه دوست داشته‌ام و دوست دارم، در کتاب‌های دور و برم بود، نوشته شده بود و …
سقط جنین

سقط جنین

علیرضا میراسدالله سیزده ساله بود که اولین قصه کوتاهش را ته دفتر مشق ریاضی اش نوشت. پدرش (آقا مهدی) به طور اتفاقی آن قصه را …
شب قداره‌های بلند

شب قداره‌های بلند

وحید قربانی‌نژاد: باید بنویسم این رمان چطور زاده شده اما راستش درست خاطرم نیست. شاید مثل شخصیت اصلی داستان چیزهایی که باید به یاد بیاورم را …