چگونه هنر تندخوانی را بیاموزیم؟
کتابخوانی
مُچتان را گرفتیم نه؟ شما هم برای مطالعه سریعتر دنبال میانبر هستید؟
نگران نباشید، کاملا درکتان میکنیم. همه میدانیم که مطالعه مهم است اما همه ما صبح تا شب گرفتاریم. پس طبیعی است که دنبال راههای راحتتر یا سریعتر بگردیم، در گوگل برای روشهای تندخوانی جستجو کنیم یا از آنها که میرسند مطالعه کنند، بپرسیم راز موفقیتشان چیست.
اما اینطور که معلوم است داریم از آن طرف بام میافتیم. هیچکس نمیخواهد سکس سریعتر داشته باشد. هیچکس سعی نمیکند نوزادش را زودتر از نه ماه به دنیا بیاورد. مطالعه قرار بوده که لذتبخش باشد، باید برایش وقت گذاشت. زایمان زودرس خطرناک است. مطالعه از آن کارهاست که باید برای انجامش سرودست شکست اما حین مطالعه نباید عجلهای وجود باشد.
هیچ راز و رمزی هم برای یادگرفتن این هنر وجود ندارد. البته شاید یک راهحلهایی وجود داشته باشد.
بعضیها در سال چندصد کتاب میخوانند. افراد مشهوری مثل تئودور روزولت یا جان اف کندی کتابخوانهای قهاری بودهاند. «تندخوانی» برای مهارتی که آنها در مطالعه داشتند کلمه درستی نیست اما به هرحال آنها در این کار از ما تواناتر بودهاند. اجازه بدهید تایلر کاون به شما بگوید که آنها چطور خوانندگان بهتری شدند:
«بهترین کار برای تندخوان شدن این است که بیشتر و بیشتر بخوانید. اینگونه، احتمالا میتوانید پیش از خواندن کل کتاب بفهمید که داستان دارد به کجا میرود. تند خواندن صرف، یعنی تقریبا هیچی نخواندن.»
آنهایی که خیلی سریع میخوانند، نمیتوانند اطلاعات موجود در کتاب را آنطور که باید درک و تحلیل کنند. برای همین مجبورند چندین بار یک کتاب یا متن را بخوانند تا درست درکش کنند. تا به حال شنیدهاید یک نفر بگوید ۴۰ بار فلان کتاب را خواندم تا فهمیدم؟ به قول بیسل لیدل هارت، بعضی وقتها طولانیترین راه به خانه، کوتاهترین راه است.
در شطرنج اصطلاحی هست به نام قطعهبندی (chunking) که یک استاد بزرگ میتواند یک موقعیت و یک نقشه را در یک نگاه بفهمد. این هنر حاصل یک عمر تمرین است که به او این امکان را می دهد تا در چند ثانیه موقعیت را درک کند. کاری که برای رقبا چندین دقیقه، به نسبت تجربهشان، زمان خواهد برد.
به همین دلیل است که من وقتی میخواهم درباره موضوعی مطالعه کنم، خودم را غرق کتابهای مرتبط میکنم. اولین کتابی که راجع به جنگهای داخلی خواندم هیچکدام از نامها و مکانها و روایتهای جنگ را نفهمیدم. کتاب بعدی اوضاع بهتر بود. کمی با موضوع و اسمها آشنا شده بودم. به کتاب دهم که رسیدم دیگر میتوانستم جمله نویسنده را تمام کنم. ما میتوانیم زمانی سرعت مطالعهمان را بالا ببریم که بیشتر درمورد موضوعی بدانیم و بیشتر راجع به موضوعی بدانیم وقتی بیشتر و بیشتر بخوانیم.
این نکته برای موضوعهای مختلف صدق میکند. مثلا اگر تاریخ و روانشناسی خوانده باشید، کتابهای کسبوکار را سریعتر میخوانید چون اکثرا در این کتابها به تاریخ و روانشناسی زیاد تکیه میکنند. یا اگر کتابهای زندگینامه خوانده باشید، کتابهای تاریخی برایتان راحتتر قابل هضم است.
این فنی است که خوانندگان بزرگ به کار میبرند؛ زیاد میخوانند و بر موضوع مورد مطالعه تسلط پیدا میکنند. علاوه براین، آنها میدانند که چه چیزهایی وقتشان را تلف میکند و تمرکزشان را میگیرد و باید آنها را نادیده گرفت. آنها کتابی را که پر از خرافات باشد یا اطلاعات قدیمی یا غلط داشته باشد را به راحتی کنار میگذارند. با حذف این کتابها که وقت شما را تلف میکنند، میتوانید میزان مطالعه مفید خودتان را بالا ببرید. البته میدانیم که همیشه هم نمیشود این کار را کرد.
اگر من همین فردا یک کتاب شعر یا فیزیک برای مطالعه بردارم مطمئنم که خیلی کند پیش میروم چون مدام باید به ویکیپدیا سربزنم و معنی کلمات و اصطلاحات را بخوانم. ممکن است سه صفحه بخوانم و نفهمم اصلا راجع به چی بود و مجبور باشم دوباره برگردم و از اول بخوانم. اما این اصلا ایرادی ندارد. این موضوعها برای من تازگی دارد و من دارم به خودم فشار میآورم، پس سرعت مطالعهام میآید پایین.
پیام اصلی این است: برای آنکه کتابخوان سریعی بشوید، باید روی مطالعه به عنوان یک مهارت جدی سرمایهگذاری کنید. باید اراده کنید و وقت بگذارید و آن را در اولویت قرار دهید.
این کار درست مثل پسانداز برای دوران بازنشستگی است. هرچه زودتر شروع به پسانداز کنید، حتی اگر این پساندازها اندک باشد، تاثیر بسزایی در میزان کل دریافتی شما بعد از بازنشستگی خواهد داشت. این در مورد مطالعه و دانش هم صدق میکند. برای همین خیلی از افراد ثروتمند را میبینید که میگویند بزرگترین داراییشان کتابها بودهاند.
همانطور که شما هم دیدهاید، افراد همانطور که میخواهند یک شبه ثروتمند شوند، یک شبه هم میخواهند همه کتابها را بخوانند و دانشها را کسب کنند. آنها گنج بیرنج میخواهند. اما هیچوقت چنین راهی برای اینکار نبوده و نخواهد بود. برایش وقت بگذارید. باور کنید سریعتر از آنچه انتظار دارید نتیجه میگیرید.
این مطلب ترجمه و بازنویسی این مقاله است.
چگونه هنر تندخوانی را بیاموزیم؟:
ashoor muhammad husainy
من چگونه میتوانم روش درشت وتند خواندن کتاب ها را بلد شوم ،درحالیکه خوش دارم کتاب ها را به جدیت بخوانم وبه جدیت برداشت کنم تا برای سخنرانی های من کمک کند .