شابک یا شماره استاندارد بینالمللی کتاب چهطور به وجود آمد؟
متفرقه
گفتوگویی با خالق شابک یا همان شماره استاندارد بینالمللی کتاب
دیوید ویتاکر سرپرست گروهی بود که شماره استاندارد بینالمللی کتاب یا همان شابک را در سال ۱۹۶۷ طراحی کردند. او در این مصاحبه درباره مسیری صحبت میکند که به خلق چنین سیستمی منجر شد.
با خلق سیستم شابک میخواستید چه مشکلی را حل کنید؟
شماره استاندارد بینالمللی کتاب راهی است برای ثبت کتابشناسی کتابهایی که منتشر میشوند. سعیمان این بود که مشکلات مربوط به انتقال طبقهبندی کتابها را حل کنیم. مثلا، اگر شما دنبال نسخه خاصی از رمان «زیبای سیاه» میگشتید، پیش از این، روال به این صورت بود که ۱۲۵ صورت الفباییعددی را امتحان میکردید تا بتوانید به نسخه موردنظرتان برسید.
چه اتفاقاتی شما را به این سمت هدایت کرد؟
در سال ۱۹۶۵ فروشگاه دبلیواچ اسمیت نامهای به اتحادیه ناشران نوشت و اعلام کرد که قصد دارد انبار بزرگ جدیدی در سوییندون بسازد که با سیستم کامپیوتری اداره میشود. در آن زمان، ۱۷ درصد از تجارت نشر در دست آنها بود و در عین حال، اسمیت بزرگترین عمدهفروش کتاب هم بود. اتحادیه ناشران و کمیته توزیع گروهی را فراهم آوردند تا به این اتفاق نگاهی بیندازند. ما هم با بحث و مذاکره چند اصل برای برنامه شماره استاندارد کتاب در بریتانیا وضع کردیم. هر کتابی باید شمارهای میداشت و این شماره باید برای هر کتاب و هر ویرایشی که از این کتاب میشد خاص و منحصر بهفرد میبود و از آن شماره برای ویرایشهای دیگر کتاب یا کتابهای دیگر استفاده نمیشد.
از طرف دیگر، از یکی از اقتصاددانهای معروف دعوت شد تا درباره مقوله اعداد برای کتاب در حوزه تجارت مطالعهای کند.
من هم طرحی را آماده کردم که نشان بدهم شماره استاندارد کتاب چهطور باید طراحی شود تا عمل کند و بدیهی بود که برای عددگذاری کتابها باید سازمانی را پیدا میکردیم تا مشخصات کل کتابهایی را که در بریتانیا منتشر شده بود چاپ کرده باشد، همینطور کتابهایی که قرار بود تا شش ماه آینده در بریتانیا چاپ شود و واقعیتاش را بخواهید تنها یک شرکت این کار را انجام داده بود.
ویتاکر یا همان شرکت خانوادگی شما.
دقیقا. اتحادیه به سراغ پدرم رفت که آیا چنین سیستمی میتواند به کار فروش کتاب کمک کند و مطمئناش کردیم که میتواند و من وارد کار شدم. بعد اتحادیه به ناشران نامه نوشت و گفت قرار است سیستمی برای شماره گذاشتن برای کتابها تعیین شود. مقالهها در اینباره نوشته شد و این که قرار است من راهی را برای انجام این کار پیدا کنم.
اعداد چهطور ساخته شد؟
یکی از مشاوران یک ساختار عددی را پیشنهاد کرد: حروف شاخص ناشر، عدد کتاب و عدد کنترل. پسوند شاخص ناشر برای ناشران بزرگی که در طول سال چندین کتاب منتشر میکردند کوتاه بود و برای ناشرانی که در طول سال یکی، دو کتاب منتشر میکردند بلندتر بود. تعداد استاندارد رقمهای شماره استاندارد کتاب قرار بود ۹ عدد باشد و ضریب عدد کنترل ۱۱ تا. من با کمک همکارم ۱۲ صفحه دستورالعمل نوشتیم که شامل همه جزییات میشد. با یکی دیگر از همکاران خط به خط این دستورالعمل را جلو رفتیم تا مطمئن شویم همه چیز روشن است. وقتی آماده شد، این دستورالعمل را چاپ کردیم و نسخهای از آن را مجانی برای همه ناشرها فرستادیم.
ناشرها مقاومتی برای پذیرش این سیستم هم نشان دادند؟
بعضی ناشرها میگفتند، «چرا نمیتوانیم شمارههای خودمان را برای کتابها دوباره استفاده کنیم. ما نسخههای قبلی این کتابها را فروختهایم.» ما هم مجبور بودیم برایشان توضیح بدهیم که کاری که ما قرار است انجام بدهیم این است که عمر بسیار بیشتری به حضور کتابها در کتابخانهها بدهیم.
کتابها را به سه بخش تقسیم کردیم: عمومی، دانشگاهی و آموزشی. کتابهای عمومی کارشان راحت بود؛ چون همه اطلاعاتشان را آن روزها دبلیواچ اسمیت جمعآوری میکرد. کتابهای دانشگاهی هم راحت بود؛ چون همه تابع ضوابط انتشارات آکسفورد بودند. اما کتابهای آموزشی مقوله دیگری بود. دو تا از بزرگترین ناشران این حوزه لانگمن و مکمیلان بودند. لانگمن بلافاصله قبول کرد، اما مکمیلان گفت که این انتشارات از شرکت در این ماجرا سودی نمیبیند و با این برنامه همکاری نمیکند. با آنها نامهنگاری کردیم و بعد آنها خودشان ترتیب شمارهگذاری کتابهایشان را دادند و به این ترتیب، تا آخر سال ۱۹۶۷ کل کتابها در بریتانیا شمارهگذاری شد.
این کار یک برنامه ملی در بریتانیا بود. چهطور بینالمللی شد؟
پروفسور فاستر، استاد دانشگاه اقتصاد لندن، پیشنهاد همراهی همه کشورهای جهان را در این سیستم داد، بدون این که در ساختار ۱۱ تایی تغییری بهوجود بیاوریم. از آن زمان بود که شماره استاندارد کتاب را به شماره استاندارد بینالمللی کتاب تغییر دادیم تا همه کشورهای جهان را دربربگیرد. پیشنویس آن را در برلین نوشتیم، توافق کردیم و آن را در اختیار مجمع عمومی ایزو در کشور استکهلم قرار دادیم. کل پروسه فقط یک سال وقت گرفت. سریعترین ایزویی بود که داده شد و خیلی زود در همه جای دنیا فراگیر شد.
چهطور از این سیستم استقبال شد؟
این ایدهای بود که وقت انجاماش رسیده بود. دهه ۶۰ بود؛ زمانی که انجام هر چیزی ممکن بود، حتی همکاری میان ناشرها. انتشار کتاب به عنوان یک صنعت همیشه از تکنولوژی استقبال کرده است. شماره استاندارد بینالمللی کتاب که پا به عرصه گذاشت، راه را برای اولین سیستم سفارش معاملات الکترونیکی گسترده هموار کرد، برای حق واگذاری کتاب در کتابخانهها، برای فهرستهای فراگیر پرفروشترین کتابها و برای آمارهای کتابشناسی در شکل الکترونیک و همه این کارها به دلیل وجود همین شماره بینالمللی کتابها است.
مطلبی که خواندید، بازنویسی و ترجمه این مصاحبه است.
شابک یا شماره استاندارد بینالمللی کتاب چهطور به وجود آمد؟: