اگر قلبتان ضعیف است، در اوگاندا دنبال کتاب نگردید
کتابخوانی
این روزها که سرانه مطالعه در کشور خودمان ایران پایین آمده و همه از قیمتهای بالای کتاب شکایت میکنند، باید دانست در بعضی کشورها از جمله اوگاندا ماجرا شکل جدیتری دارد. در این کشور، مطالعه سرگرمی تجملاتی طبقه متوسط است و قیمت یک کتاب ممکن است به اندازه حقوق ماهیانه یک نفر باشد.
گفته میشود اگر دنبال کتابی در پایتخت اوگاندا میگردید و قلبتان ضعیف است، بهتر است این کار را نکنید، چون عملا فکر میکنید دارید از بازار سیاه کتاب را تهیه میکنید. مثلا قیمت کتابی در اوگاندا ۱۴۰ هزار شیلینگ این کشور است (معادل ۴۲ دلار یا ۲۹ پوند) و این برابر با قیمت خرید یک هفتهای یک خانوار از سوپرمارکت است. یا قیمت کتابی نوشته یکی از رهبران انقلابی این کشور ۶۰ دلار است، درست معادل درآمد پیشخدمت یک رستوران، تازه بهشرطی که ماه خوبی را از سر گذرانده باشد.
در حال حاضر، خانمی در این کشور برای بچهها یک کتابخانه سیار درست کرده. او علت این کارش را اینطور میگوید: «خواهرم الان چهار تا بچه دارد، برایام خیلی سخت بود برای این بچهها کتاب بخرم، چون قیمت کتاب واقعا بالاست. برای همین به فکر افتادم کاری کنم هم کتابها در دسترس بچهها قرار بگیرند و هم هزینه کمی برای خانوادهها داشته باشند.»
کتابخانه چند صد جلدی او در واقع یکی از اتاقهای اضافه خانه دو خوابهای اجارهایش است که آن را با پساندازش سر و سامان داده است. او با دوچرخهاش از خانه راه میافتد و کتابها را به اعضای کتابخانهاش میرساند. هزینه عضو شدن در این کتابخانه سالانه ۳۰ دلار است و هر هفته میتوان یک کتاب از این کتابخانه قرض گرفت. هدف این خانم این است که کتاب خواندن را از سرگرمی تجملاتی طبقه متوسط به سرگرمی همه خانوادهها تبدیل کند.
ناگفته نماند که صنعت نشر اوگاندا یکی از بزرگترینهای منطقه است، اما تمرکز چاپ در این کشور بر کتابهای علمی است.
یکی از ناشران این کشور میگوید: «با وجود این که بازار شبکههای اجتماعی و اینترنت در اوگاندا خیلی داغ است، اما هنوز آدمهایی هستند که میخواهند کتاب بخوانند و ما باید آنها را تشویق به خواندن کنیم.»
موسس کتابفروشی بوکپوینت در یکی از مرکز خریدهای بالای شهر کامپالا سعی کرده همه کتابهای پرفروش بینالمللی، کلاسیکها و رمانهای همهخوان آفریقایی را در کتابفروشیاش فراهم کند و آنها را نزدیک به همان قیمت بینالمللیاش عرضه کند، با این حال قیمتها هنوز برای مردم گران است. اما او امیدوار است، چون فکر میکند والدین اوگاندایی میدانند لازم است فرزندانشان را کتابخوان بار بیاورند.
آنچه خواندید، بازنویسی و ترجمه این مطلب است.
اگر قلبتان ضعیف است، در اوگاندا دنبال کتاب نگردید: