چرا باید کتاب بخوانیم؟
کتابخوانی
نیل گیمن، نویسنده آمریکایی، در این یادداشت از مسئولیتهای هر کدام ما در مقام نویسنده، کتابخوان، شهروند حرف زده، این که وظیفه ما در مقابل نسل آینده چیست و چه باید بکنیم تا فرهنگ مطالعه را بین نسل جدید جا بیندازیم.
«اعتقاد من این است که ما وظیفه داریم تا برای لذت بردن کتاب بخوانیم، چه در فضای خصوصی خودمان و چه در مکانهای عمومی. اگر برای لذت بردن کتاب بخوانیم، اگر دیگران ما را در حال کتاب خواندن ببینند، میتوانیم یاد بگیریم، میتوانیم تخیلمان را تقویت کنیم. میتوانیم به دیگران نشان بدهیم که کتاب خواندن کار خوبی است.
ما این وظیفه را داریم که از کتابخانهها حمایت کنیم. از کتابخانهها استفاده کنیم، دیگران را به استفاده از کتابخانهها تشویق کنیم و به بستن کتابخانهها اعتراض کنیم. اگر برای کتابخانهها ارزش قائل نباشیم، پس برای اطلاعات، فرهنگ و خرد هم ارزشی قائل نیستیم. به این ترتیب، هم داریم صدای گذشتگانمان را خفه میکنیم و هم به آیندهمان آسیب میرسانیم.
ما این وظیفه را داریم که برای فرزندانمان به صدای بلند کتاب بخوانیم. برایشان چیزهایی بخوانیم که از شنیدنشان لذت ببرند. برایشان داستانهایی بخوانیم که خودمان دیگر از خواندنشان خسته شدهایم. ادای شخصیتهای داستانها را برایشان دربیاوریم تا شنیدن داستان برایشان جذابتر باشد و به این دلیل که دیگر خودشان یاد گرفتهاند کتاب بخوانند، از کتاب خواندن برایشان دست نکشیم. وظیفه داریم از این فضای کتاب خواندن برای فرزندانمان استفاده کنیم و خودمان را بهشان نزدیک کنیم و چک کردن تلفنها و هر چیزی که در دنیا حواسمان را پرت میکند کنار بگذاریم.
وظیفه داریم از زبانمان استفاده کنیم. خودمان را پیش ببریم: بفهمیم کلمات چه معنایی دارند و چهطوری آنها را به کار بگیریم تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و بگوییم منظورمان چیست. نباید زبان را منجمد کنیم و فکر کنیم زبان مرده و تمام شده، بلکه باید مثل موجودی زنده از آن استفاده کنیم؛ موجودی که در جریان است و کلمات را از زبانهای دیگر قرض میگیرد و اجازه میدهد معنای واژهها و تلفظشان در طول سالها تغییر کند.
ما نویسندهها، مخصوصا نویسندههایی که برای کودکان مینویسند، در مقابل خوانندههایمان وظیفه داریم: این وظیفه را داریم که از چیزهای واقعی بنویسیم… و متوجه شویم حقیقت در اتفاقی که میافتد نیست، بلکه در گفتن این نکته است که ما کی هستیم. داستانها دروغهایی هستند که از حقیقت حرف میزنند. همه ما این وظیفه را داریم که خوانندگانمان را کسل نکنیم و جوری بنویسیم که آنها دلشان بخواهد کتاب را ورق بزنند و داستان را تا آخر بخوانند. یکی از بهترین درمانها برای خوانندهای که از مطالعه روگردان این است که با داستانها کاری کنیم که خوانندهها نتوانند دست از خواندناش بکشند… از آن طرف، وظیفه داریم برایشان موعظه نکنیم، سخنرانی نکنیم، اخلاقیات و پیامهای از پیش هضمشده بهزور به حلقومشان سرازیر نکنیم، مثل پرندههای مادری که به فرزندانشان غذا میدهند. موظفایم تحت هیچ شرایطی، چیزی برای کودکانمان ننویسیم که خودمان از خواندناش روگردانایم.
ما وظیفه فهم و درک این نکته را داریم که در مقام نویسنده کودک کار مهمی انجام میدهیم، چون اگر از عهده انجام این وظیفه بهخوبی برنیاییم و کتابهای کسالتآور برای بچهها بنویسیم، آنها را از کتاب خواندن فراری میدهیم و به این ترتیب، هم از ارزش آینده خودمان کاستهایم و هم آینده فرزندانمان را خراب کردهایم.
چرا باید کتاب بخوانیم؟:
Khan Jan
بسیار مقبول امید است که یک کتاب درباره مناطق آزاد تجاری برایم بفرستید ممنون