آیا شخصیتهای محبوبتان اختیار زندگیتان را به دست میگیرند؟
کتابخوانی
جمله معروفی هست که میگوید، «میتوان عاشق کتابها شد، اما نباید عااااااااشقشان شد.» متاسفانه تحقیق جدیدی نشان داده که برای بسیاری از عشاق ادبیات، شخصیتهای محبوبشان پایشان را از صفحه کتابها بیرون میگذارند و به دنیای واقعی قدم میگذارند. بنابراین، اگر یک روزی پای آقای «کریستین گری» شخصیت رمان «پنجاه طیف خاکستری» به اتاق خوابهای زیادی باز شد خیلی هم تعجب نکنید.
بر اساس تحقیقی که در دانشگاه دورهام و با شرکت ۱۵۰۰ کتابخوان انجام شده «نوزده درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که صدای شخصیتهای داستانی حتی وقتی کتابی را تمام کردهاند با آنها میماند و روی شیوه زندگی افکارشان تاثیر میگذارد. این شخصیتها حتی گاهی مستقیما با آنها حرف میزنند. بعضی از پاسخدهندگان گفتهاند که انگار این شخصیتها شروع میکنند به روایت کردن دنیای آنها در زندگی واقعی. این در حالی است که تعدادی دیگر صدای این شخصیتها را شنیدهاند یا تصور کردهاند که این شخصیتها به چیزهایی که در زندگی آنها میگذرد واکنش نشان دادهاند.»
هر اهل کتابی حتما در زندگیاش کتابی هست که وقتی تماماش کرده شخصیتهای کتاب دست از سرش برنداشتهاند. اما وفور کتابهای دیجیتالی و دسترسی در لحظه به ایبوکها، فن فیکشنها (داستانهایی که طرفداران یک کتاب بر اساس وقایع یا شخصیتهای آن کتاب مینویسند) و سایتهای خوانندهمحوری مثل واتپد و گودریدز کاری کردهاند که عشاقِ مشتاق کتاب را میتوانند خیلی بیشتر و عمیقتر از قبل با دنیای کتاب درگیر کنند.
یکی از روانشناسان دستاندرکار این تحقیق میگوید، «من با خوانندههایی طرف بودهام که از تمام کردن کتاب غمگین شدهاند؛ چون نمیتوانستهاند از شخصیتهای کتاب دل بکنند. دلشان برای این شخصیتها تنگ میشده. خب این خیلی هیجانانگیز است که شخصیتی خلق کردهای که میتواند خارج از کتاب به زندگی ادامه بدهد.»
همین حس است که بسیاری از نویسندهها، مخصوصا نویسنده-ناشرها، را تشویق به ادامه کار میکند؛ کسانی که بیشتر از شهرت و اقبال به دلایل خلاقانه در این حرفه فعالیت میکنند. دانستن این نکته که شخصیتی یا داستانی در مواجهه با خواننده به نقطهای رسیده که خواننده نمیتواند از آن کتاب و شخصیت بگذرد، آنقدر لذتبخش است که شاید حضور در فهرست کتابهای پر فروش تا آن اندازه نباشد.
آنچه خواندید، بازنویسی و ترجمه این مطلب است.
آیا شخصیتهای محبوبتان اختیار زندگیتان را به دست میگیرند؟:
تیموری
رمان کولی ها با اینکه خیلی وقت پیش خواندمش ولی هنوز تو ذهنم هست.