جنگ ترکیه علیه آزادی بیان
سانسور
الیف شفق، نویسنده برجستهی ترک، در مطلبی که برای روزنامه گاردین نوشته، از خصومت فزایندهی دولت اردوغان با نویسندگان، دانشگاهیان و زنان میگوید. نوشتهای که در زیر میخوانید خلاصه و ترجمه شده این مطلب است.
از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ در ترکیه به این طرف، ۲۹ انتشارات با حکم دولتی بسته شدهاند و ۱۳۵ هزار کتاب از کتابخانههای عمومی جمع شده که در میان این کتابها آثار لویی پیر آلتوسر و ناظم حکمت هم دیده میشود. دادستانی در ترکیه کتابهای اسپینوزا و آلبر کامو را متعلق به سازمانهای تروریستی خوانده است.
در مورد طبیعت ضدلیبرال پوپولیسم اقتدارگرا در ترکیه بسیار گفته شده اما کمتر در مورد دو پدیدهی روبهرشد دیگر در ترکیه شنیدهایم: ضدیت با روشنفکری و فمینیسم. پوپولیسم اقتدارگرا در ترکیه اغلب نویسندگان، روزنامهنگاران، شاعران و دانشگاهیان را در گروه «نخبگان فاسد» طبقهبندی میکند و جامعه را به دودستهی مردم پاک و نخبهی فاسد تقسیم میکند تا در جامعه تفرقه ایجاد کند.
دانشگاهیان هم در امان نبودهاند و بیش از۷۳۰۰ دانشگاهی با حکم حکومتی اخراج شدهاند. حدود ۷۰۰ نفر نیز به جرم امضای طومار صلح، در دادگاه محکوم شدهاند، در فهرستهای سیاه قرار گرفتهاند و ممنوعالخروج شدهاند.
جنسیت موضوع تازهای است که حکومت روی آن دست گذاشته است. دولت میخواهد زنان را متقاعد کند که به ارزشهای گذشته برگردند و با زاد و ولد جمعیت را افزایش بدهند تا تناسب اقلیت و اکثریت حفظ شود. آنها قصد دارند با حفظ نژاد سفید در اکثریت، ناسیونالیسم را زنده نگه دارند.
سال ۲۰۰۶ که کتاب حرامزادهی استانبول را نوشتم، به جرم «توهین به هویت ترک» محاکمه شدم. دادستان حرفهای چند شخصیت ارمنی داستانم را به عنوان مدرک علیه من استفاده کرد. در نتیجه، وکیل من نه تنها باید از من دفاع میکرد بلکه مجبور شد از شخصیتهای غیرواقعی داستان هم دفاع کند. کاش میتوانستم بگویم ترکیه در زمینه حقوق بشر و آزادی بیان از آن موقع تا بهحال پیشرفت کرده است اما متاسفانه برعکس این صادق است.
حدود دوماه پیش، یک روز که از خواب بیدار شدم، هزاران پیغام آزاردهنده و توهینآمیز در شبکههای اجتماعی به زبان ترکی انتظارم را میکشید. خیلی از آنها تولید باتها و ترولها بودند. جملههایی از رمانم مَحرم را بازنشر میکردند و درخواست محاکمه نویسندگان به جرم نوشتن مطالب موهن را داشتند.
کتاب تازهام، ۱۰ دقیقه ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب نیز مورد حمله قرار گرفته بود. هردو کتاب به موضوعهای حساسی میپردازد: آزار جنسی، خشونت جنسیتی و آزار کودکان.
این حملات شامل حال نویسندگان دیگر هم که خیلی سطحی به این مسائل در کتابهایشان اشاره کرده بودند، شد. ناشرم همان هفته مضطرب به من زنگ زد و گفت که لباسشخصیها به دفترش امدهاند و خواستهاند چند کتاب را بررسی کنند. نه تنها کتابهای داستانی من بلکه کتابهای دویگو آسِنا، نویسنده و فمینیست پیشروی ترک که سال ۲۰۰۶ درگذشت، را هم طلب کردند. کتابها را برای بررسی به دفتر دادستانی بردند.
در حال حاضر هیچ کشوری از ظهور ناسیونالیسم پوپولیست در امان نیست. ارزشهای لیبرال دموکرات در خطر است و ما داستاننویسان چالشهای غیرقابل انتظاری در پیش رو داریم. دوریس لسینگ یک بار گفته بود که ادبیات تحلیلی است که پس از یک رویداد میآید. اما ممکن است زمانی برسد که ادبیات مجبور باشد در خلال یک رویداد تحلیل کند.
زمانی که حقیقت مورد حمله واقع میشود، نویسندگان باید از داستانها شدیدتر محافظت کنند. در عصر خشم، قبیلهگرایی و بیتفاوتی، به داستانهایی دربارهی اتصال، نوعدوستی و همدلی نیاز داریم و باید تفکر پویا را ترویج کنیم.
امروز بیش از هر زمان دیگری در سرتاسر دنیا، ادبیات نه تنها باید داستان بگوید بلکه باید درباره سکوتها و سرکوبشدهها نیز صحبت کند. باید پناهگاهی باشد برای بهحاشیهراندهشدگان و آنان که قدرت ازشان صلب شده است.
Photograph: Murdo Macleod/The Guardian
جنگ ترکیه علیه آزادی بیان: