چطور در قرنطینه خلاق باشیم؟ - بخش دوم
توصیه نوشتن
آیا تمرکز برایتان سخت است یا نمیدانید از کجا باید شروع کرد؟ روزنامه گاردین از تعدادی نویسنده درخواست کرده که راه و چاه خلاق بودن را – به خصوص در این روزهای غریب که بسیاری انگیزههای خود را از دستدادهاند - به مخاطبانشان نشان بدهند. ما خلاصهای از این رهنمودها را در چند مطلب مجزا ترجمه کردهایم که بخش دوم آن را اینجا میخوانید.
جسی برتون (نویسنده و بازیگر): یک تا دو ساعت اینترنت را قطع کنید
اینروزها به خاطر حس ارتباطی که اینترنت فراهم میکند به آن نیاز داریم، ولی به نظر من اگر میخواهید چیزی بنویسید، سعی کنید برای یک یا دو ساعت اینترنت را قطع کنید. مکانی در خانه که در آن مینویسم، کلا آنتن نمیدهد. آنجا ضرباهنگ کاملا متفاوتی حکمفرماست، آرامتر و درونیتر.
بسیاری از افراد از اینکه در کنار همکارانشان نیستند، مضطرب شدهاند. من هفت سالی است که تنها کار میکنم ولی به هر حال لازم است گاهی سراغ دیگران بروید. من با دوستانم از طریق واتساپ در ارتباط هستم و این نکته خیلی مهم است که وقت استراحت درست و حسابی برای خودتان در نظر بگیرید.
حقیقت این است که وقت نوشتن، دائم با بقیه خواستههایی که سروقتتان میآیند در حال جنگید. خیلی از نویسندگان بسیار منضبطتر از آنی هستند که تصور میکنید. آنها بیشتر مانند حسابدارها مقرراتی هستند تا آدمهای لاابالی. ما (نویسندگان) واقعا میتوانیم آدمهای کسالتباری باشیم که یکجا مینشینند و کتابشان را تمام میکنند.
جو دانتورن (نویسنده و روزنامهنگار): کمتر اخبار بخوانید
اوایل (قرنطینه) مدام سرم توی گوشی بود. آن را با خودم توی تخت میبردم و هر دقیقه جدیدترین اخبار همهگیری در جهان را قبل از آنکه تلاش کنم بخوابم و البته در این تلاش شکست بخورم، بالا و پایین میکردم. زنم هم پابهماه بود و این خودش به وضع من چندان کمکی نمیکرد. لازم به گفتن نیست که در آن برهه نه زیاد میخواندم و نه چیزی مینوشتم.
از آن زمان به بعد، تلاش کردهام فاصلهام را با این بحران حفظ کنم. موثرترین راه هم واضحترینشان بود: کمتر اخبار خواندن. متوجه شدم که میتوان در تنظیمات گوشی بخش «محتوای بزرگسالان» وبسایتهای مشخصی را مسدود کرد. بنابراین الان، اگر بخواهم درباره همهگیری چیزی از روی گوشیام بخوانم- یا پورنوگرافی ببینم- زنم باید یک کد رمز را تایپ کند. تاثیر این عامل بازدارنده را تایید میکنم. یک چالش دیگر برای تمرکز کردن هم وجود دارد، آن هم حضور یک همخانهی مزاحم است، یا همانطور که خودش اصرار دارد صدایش بزنیم: پسرم!
حتی زمانیکه بالاخره موفق میشوم یک بازه زمانی بدون اختلال پیدا کنم، نیاز به ویرایش نوشتهها بیشتر از خود نوشتن ضروری به نظر میآید. میتوانم به راحتی یک ساعت را صرف جابهجایی ویرگولها کنم. ولی هیچچیز با آن حس کرختی و آرامشی که آدم توی کاناپه فرو میرود قابل مقایسه نیست... اگر از ایندیانا جونز بیاموزیم، او به عنوان یک باستانشناس ثابت کرده که اگر واقعا چیزی برایتان اهمیت داشته باشد میتوانید زیر فشار بیاندازه هم تمرکز کنید. فقط ببینید او چطور میتواند همانطور که سرنیزههای سمی بالای سرش اینور و آنور پرتاب میشوند، بایستد و یک کلاهخود باستانی مصری را تحسین کند.
چطور در قرنطینه خلاق باشیم؟ - بخش دوم: