بازگشت به آرشیو

مهم‌ترین کتاب‌هایی که سال ۹۹ خواندیم به انتخاب نویسندگان نوگام

18 مارس 2021، ساعت 16:06

متفرقه

سیدمصطفی رضیئی

مترجم «سه‌گانه مقاومت»

در سالی که گذشت، یک تغییر تاثیرگذار بر روند کتابخوانی‌ام اعمال کردم: متمرکز کتاب‌های صوتی شدم. به‌لطف همه‌گیری بیماری کووید۱۹، کتابخانه عمومی در کوکیتلم (شهری در مترو ونکوور، غرب کانادا) اپلیکشن‌های آنلاین مختلفی را عرضه کرده که بتوانی بدون مراجعه به کتابخانه، کتاب بگیری و بخوانی و پس بدهی.

در اولین روزی که یک اپ کتاب صوتی کتابخانه را باز کردم، بهم پیشنهاد داد تا در مورد درک نژادپرستی چند کتاب گوش کنم.

جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» در گذر یک سال اخیر، در آمریکای شمالی جان تازه‌ای گرفته. من هم به عنوان یک کانادایی ایرانی‌تبار مهاجر، کنجکاو اینکه تاریخ سرزمین تازه را بشناسم، عمده کتاب‌های پیشنهادی این بخش را گوش کردم.

بهترینشان برایم کتاب «کاست (طبقات اجتماعی بر پایه نژادپرستی)؛ ریشه اعتراضات ما» نوشته ایزابل ویلکرسون بود. کتابی که بعدها یکی از کتاب‌های سال شبکه اجتماعی کتاب، گودزیدز، به انتخاب خوانندگان شد و همچنین از آمازون تا تایم و نیویورک تایمز، جزو کتاب‌های سال ۲۰۲۰ بود و کلاب کتاب اوپرا وینفری هم این کتاب را در سال ۲۰۲۰ انتخاب و بررسی کرد.

کتاب از تجربه‌های شخصی نویسنده تا تاریخ نژادپرستی را بر پایه تقسیم نژادی در هند، آلمان نازی و آمریکا بررسی می‌کند و راستش را بگویم، چشم آدم را باز می‌کند، همزمان اینکه به زبانی ساده و گویا، می‌گوید مشکلات چیست و چه می‌توان برایش کرد.

در گذر هشت سالی که خارج از ایران در سه قاره و سه کشور زندگی کردم، مطالعه و درک تاریخ معاصر هر سرزمین، برایم دریچه‌های تازه‌ای برای تفکر باز کرده و این کتاب یکی از بهترین‌هاست تا بخوانی و به ایران هم فکر کنی و به طبقات اجتماعی که ریشه نابرابری‌های سرزمین مادری نیز محسوب می‌شود.

*

کتایون اسلامی

نویسنده کتاب گلاتش در غار شگفت‌انگیز

در آغاز باید بگویم که به گمان من هر کتابی-بنا به دلایلی که در این مجال نمی‌گنجد- ارزش خواندن ندارد و در عوض برخی متون ارزش بارها خوانده شدن و بهتر درک شدن را دارند. در زندگی پرشتاب امروز راه‌های گوناگونی برای آشنایی با کتاب وجود دارد. راه‌هایی اعم از خوب و بد. اما در میان این هیاهو نباید فراموش کرد که تعداد کمی از افرادی که فرصت و امکان خواندن دارند، به راستی می‌دانند که چه می‌خواهند و  چگونه بیابند. سال ۱۳۹۹ که روزهایش رو به پایان است، برای من سالی بود که بیش از پیش زمانم را به کتاب اختصاص دهم. اما از میان آن کتاب‌ها می‌خواهم کتابی را به ترجمه حسن مرتضوی معرفی کنم. این کتاب شامل مقالاتی است که با عنوان: (مانیفست، پس از ۱۵۰ سال) در سال ۱۳۸۰ توسط نشر آگه به چاپ رسیده است. در این کتاب با تاریخ تکوین مانیفست، جغرافیای قدرت طبقاتی و صد البته با خود متن مانیفست و چند مقاله دیگر آشنا می شویم. به نظر من خواندن مانیفست کمونیست همچنان ضروری و مهم است. دست کم از آن جهت که با خواندن آن جواب سوال‌های بعضاً احمقانه و مغرضانه‌ای را که توسط طبقه‌ی حاکم (بورژوا، سرمایه‌دار) برای سالیان بسیار با افسانه و دروغ رنگ‌آمیزی شده است را می‌یابیم. سوالاتی همچون: اشتراک زنان. براندازی میهن و ملت، برچیدن خانواده، نابودی فرهنگ و تملک محصولات جامعه و محصولات فکری و...  متن مانیفست جدای از محتوا و حقیقت عریانش، از لحاظ زبان حاوی اهمیت است. زیرا فن بلاغت نهفته در مانیفست به خیره‌کنندگی یک شعر می‌ماند. شعری که آن چنان قدرتمند (شبحی در حال تسخیر اروپا است... ) می‌آغازد و این چنین باشکوه (کارگران تمام کشورها، متحد شوید) دعوت به پیوستن و رهایی می کند. 

***

عماد تفرشی

مترجم کتاب باغ ایرانی

نام کتاب: زندگی پر دروغ بزرگ‌ها

نویسنده: اِلِنا فرانته

مترجم: سید مهدی موسوی

ناشر: کتاب خورشید

تیتر اصلی کتاب به ایتالیایی: La vita bugiarda degli adulti

النا فرانته نام مستعار نویسنده چیره دستی است که در سطح جهان معروف است. در عرض بیست و هشت سال فعالیت ادبی جوایز مهمی را برده. از روی اولین کتاب او عشق زجر آور، ماریو مارتونه کارگردان ایتالیایی فیلم ساخته. همینطور دومین کتاب او به نام روزهای طردشدگی فیلمی به کارگردانی روبرتو فائنتزا تهیه شده. وی چهار کتاب پیوسته دارد که داستان دو دوست زن، در فصول مختلف سنیشان، کودکی و نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری است. از این مجموعه یک سریال تلویزیونی ساخته شده. صحنه داستانهای او ناپل است و شخصیت رمان‌ها زنان و سیر در احوال آنها.

از او یک کتاب دیگر به نام دختر گمشده توسط همین ناشر چاپ شده که به چاپ سوم رسیده است.

***

عاصفه صادقی اسفهلانی

نویسنده کتاب دزد و دلبر

بهترین کتابی که سال گذشته خواندم داستان بلند «خط چهار مترو» نوشته لیلی فرهادپور بود. این داستان موضوع و بیان بدیع و جذابی داشت. راوی زنی‌ست که در مقطعی از زندگی به بررسی تجربه‌های زندگی‌اش در بستر انقلاب ۵۷ می‌پردازد و جنبه‌های خصوصی و عمومی آن را پس از گذشت سالیان می‌سنجد. در این داستان نقد انقلاب به نفی آن منجر نمی‌شود بلکه به رستاخیر مردمی در قالب مطالبات نسل جدید گره می‌خورد. فرم جذاب این داستان بر اساس حدیثی طراحی شده که خلاقانه تجربه‌های زندگی معاصر را همچون به راه افتادن یک خط مترو جدید در تهران به میراث فکری ایرانی متصل می‌کند. دغدغه‌های آشنای ادبیات فارسی همچون جاودانگی، رستاخیز، عدالت‌طلبی و حقیقت‌جویی را می‌توان در این داستان بلند که در عین ساده‌گویی پیچیده و تامل‌برانگیز است یافت. بدون تردید لیلی فرهادپور با این کتاب گام موثری در شکل بخشی ادبی به تجربه‌های مشترک جمعی برداشته است.

***

کریم پورحمزاوی

نویسنده کتاب خاورمیانه در آتش جهادگرایان

به وقت گرمشی: فلسفه, هژمونی و مارکسیسم. نویسنده: پیتر توماس

این کتاب یکی از ده‌ها کتابی است که در رابطه با افکار و نظریه­‌های اندیشمند مارکسیست ایتالیائی آنتونیو گرمشی* نوشته شده است امروزه کمتر حوزه­‌ای را در علوم انسانی می­‌توان یافت که از ایده­‌های گرمشی استفاده نکرده باشد, حتی حوزه­‌های غیرمارکسیستی. نام گرمشی بیشتر با مفهوم «هژمونی» آمیخته است که به شکلی بسیار کلی عبارت است از همگانی کردن بینش, ایدئولوژی و طبعا منافعِ مجموعه­‌ی حاکم به عنوان بینشِ کلی جامعه و ایدئولوژی آن. از این منظر هژمونی ابزاری از ابزارهای کنترل است که بیشتر بر شیوه­‌های «کسب رضایت» استوار است تا شیوه‌­های خشن و قهری.

کارهای گرمشی مجزا از حوزه مارکسیستی و بدون ارتباط با ایده‌­های کارل مارکس هم مورد مطالعه و شرح و بحث قرار گرفته‌اند. اما پیتر توماس از جمله فلاسفه جوانی است که معتقد است گرمشی را نمی­‌توان بدون قرار دادن در چارچوب مارکسیستیِ خود فهمید که بنده هم در این بعد کلان با او هم‌عقیده هستم. توماس در کتاب «به وقت گرمشی» به نقاد مارکسیستی و برجسته‌­ی گرمشی­‌شناس به خصوص پِری اندرسون و لوئی آلتوسر و کارهای آنها در شرح و نقد افکار گرمشی می­‌پردازد. او در این کتاب ایده­‌ها و قرائت­‌های جدیدی از گرمشی مطرح می­‌کند که به جد مکمل کارهای نوگرمشیستی در این زمینه است. به عنوان مثال, نوگرمشیست‌ها تا به حال هژمونی و نظام‌های هژمونیک را فقط مختص جوامع پیشرفته سرمایه­‌داری می‌­دانستند. حال اینکه پیتر توماس با شرح مفصل و مفیدی معتقد است هر نظام سیاسی, حتی در جهان و جوامع توسعه نیافته, از «نسبتی» از هژمونی و کنترل مسالمت آمیز برخوردار است.

* نام خانوادگی گرمشی در زبان فارسی با الفی در میان «گرامشی» ترجمه شده است. حال اینکه تلفظ این نام چه در زبان ایتالیائی چه در زبان رایج انگلیسی با فتحه‌­ای بر حرف (ر) و «گرمشی» است. 

***

شیوا شکوری

نویسنده کتاب نقشینه

در اين يک سال من به اندازه‌ی سه سال كتاب خواندم. فقط به خاطر كانال تلگرامی كتاب و قهوه.

می‌خواستم به بررسی و نقد داستان بپردازم و تا آن روز نمی‌دانستم كه چقدر كم خوانده‌ام و چقدر كم می‌دانم. از فضای گوتيک ادگار الن پو به گفت‌وگوهای سرراست و بی‌تعارف ارنست همينگوی رفتم و سپس به درون دنيای محزون و تنهای انسان‌های چخوف. از فضای كافكايی سر درآوردم و به شروود اندرسن رسيدم. به زن‌هايي كه برای يافتن عشق لخت و عور در خيابان می‌دويدند و مردهايی كه پشت ديوارها از تنهايی می‌گريستند و همسايه‌شان پشت همان ديوار جان می‌كند.

در ميان اين سفرهای داستانی از اسطوره‌های مذهبی جيمز جويس و شخصيت‌های مست و نفله شده‌ی اوكانر در خيابان‌های دابلين گذشتم. به زن و مردهای متشنج در سكس‌های گروهی ميلان كوندرا رسيدم. انسان‌های سرگردان و ترسيده‌ای كه عشق را هرگز تجربه نكرده بودند و ارضای اميال سركوب شده را عشق می‌پنداشتند.

در اين ميان از داستان‌های تخيلی-فضایی برادبری گذر كردم و به بورخس رسيدم. از معماری پيچيده و روايت در ادبيات سر درآوردم. نويسنده‌ای كه با انتخاب يك نام يا اشاره به يك شهر، اثر نويسنده‌ی ديگر را پلی بر فصل‌های داستان خود می‌كند و ما را از منظره‌ی تابلوها و فلسفه‌ی اسطوره‌ها به هزارتوی كتاب‌ها می‌برد. در اين ميان داستان‌های عشق و سرخوردگی و فشار و زندان نويسندگان ايرانی را نيز خواندم و بر تنهايی زبان مهجور و فرهنگ فرو ريخته‌مان گريستم.

نمی‌توانم بگويم چه كتابي خوب‌ترين بود يا چه نويسنده‌ای بهترين. همه‌ی داستان‌ها بخشی يا گوشه‌ای از آرزوها، خواسته‌ها، فشار و سركوب‌ها، رنج و غم‌ها و آينه‌ای از روح انسانی و زندگی بودند. و من خوشبختم كه در ميان واژه‌ها زندگي را با لايه لايه‌های جديد و تازه زندگي می‌كنم.

***

 

 

مهم‌ترین کتاب‌هایی که سال ۹۹ خواندیم به انتخاب نویسندگان نوگام:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.

  • منصور

    سلام ،فکر می کنم جای سئوال من این جا نیست . می بخشید . می خواستم از خانم شیوا شکوری بپرسم " کانال تلگرامی کتاب و قهوه " چگونه به ایشان کمک کرده که دریک سال به اندازه ی سه سال کتاب بخوانند ؟ من بیشترِ کانال ها یا صفحات مربوط به ادبیات و کتاب را دنبال می کنم ؛ با توجه به نوشته ایشان به آن کانال مراجعه کردم ولی مطلبی در مورد کتاب و یا نقد و معرفی آن ندیدم .
    22 مارس 2021، ساعت 21:41 پاسخ
    • نوگام

      سلام، احتمالا به آدرس اشتباهی مراجعه کرده‌اید. کانال تلگرامی کتاب و قهوه را خانم شیوا شکوری و فریبا صدیقیم می‌گردانند و ده‌ها معرفی و نقد و بررسی داستان از سوی این دو نویسنده در این کانال منتشر شده است. t.me/ketabvaghahveh
      23 مارس 2021، ساعت 9:44 پاسخ
  • منصور

    سلام ،ممنونم . کانالی که من دیده بودم با همین نام ولی مربوط به فال و ... بود .
    24 مارس 2021، ساعت 15:01 پاسخ