یک کتاب، یک پرونده - گورستان شیشهای
یک کتاب، یک پرونده
«یک کتاب، یک پرونده»
سرور کسمایی - گورستان شیشهای
۱
سرور کسمایی رماننویس، مترجم و ناشر ایرانی مقیم فرانسه است.
گورستان شیشهای اولین رمان اوست که سال ۲۰۰۲ به فرانسه منتشر شد و نشر نوگام حدود بیست سال بعد این کتاب را برای اولین بار به فارسی منتشر کرد.
از کسمایی چهار رمان به زبان فرانسوی منتشر شده:
«گورستان شیشهای»، «درهی عقابها»، «یک روز پیش از آخر زمان» و «شام آخر».
کسمایی مجموعهی «چشماندازهای زبان فارسی» را در نشر «آکت سود» فرانسه پایهگذاری کرد تا با ترجمه و نشر داستانهای ایرانی و افغانستانی، معرف ادبیات فارسیزبان باشد.
«رفتن، ماندن، بازگشتن» شاهرخ مسکوب و «داییجان ناپلئون» ایرج پزشکزاد از جمله کتابهایی است که در این مجموعه به
ترجمه خود او به چاپ رسیده.
سرور کسمایی برنده جایزه «انجمن نویسندگان فرانسوی زبان»، عضو «انجمن قلم فرانسه» و عضو هیئت داوران جایزه بینالمللی «نویسنده جوان فرانسویزبان» است.
۲
دربارهی رمان «گورستان شیشهای» از زبان نویسنده:
«آن چه زمان حال را ممکن میسازد، همه رویدادهایی است که در گذشته اتفاق افتاده و زیر ذرهبین گذاشتن لحظه حال وظیفه ادبیات است.
میشود گفت زمان حال یا آنی که ما درش هستیم در واقع آبستن کل تاریخ است.
مثل شبی که من در رمان «گورستان شیشهای» نامش را گذاشتم شب انقلاب.
شبی که مردم بر بامها اللهاکبر گفتند و تصویر خمینی را در ماه دیدند. برای فهم چنین رویدادی باید ریشهیابی میکردم، باید میدیدم با چه مکانیسم ذهنی تصویری این چنین خیالی اتفاق افتاد؟ چه چیزی در فرهنگ ما چنین چیزی را امکان پذیر میکند؟
۳
۱۳ سال به دنبال آن چه میخواستم در این رمان به تصویر بکشم، بودم. تقریبا ۱۴ روایت از این رمان نوشتم تا این که رفتهرفته به ساختاری سه لایه رسیدم.
یکی لایهی بامهاست. که از شاعرانهترین صحنههای انقلاب است.
شاعرانگی که به فاجعه ختم شد. بامها ساحت رویا، تخیل و آرزوست، مردمی که آرزویشان را در ماه دیدند و این انگار یک اکران عمومی بود.
لایه دوم زمین است که واقعیت است. جایی که انقلاب و بعد جنگ اتفاق میافتد و لایه سوم زیرزمین است، جایی که تمام باورها و خرافات و عقاید که تاثیر گذارند اما نادیدنی هستند یا آنچه که به آن آگاهی نداریم اما با آن زندگی میکنیم، آنجا هستند. و شخصیتهای داستان هر کدام به دنبال حقیقت خودشان در میان این لایهها هستند.
۴
در شخصیتهای این رمان در جستوجوی معنا و هر کس پی حقیقت خودش است.
در نهایت خواننده هم باید در این کتاب در جستوجو باشد. این کتاب رمانی نیست که روایتی یک خطی داشته باشد، بلکه
خواننده هم باید خطی از حقیقت را دنبال کند. برای من مهم است که ببینم خوانش یک ایرانی چیست، خوانندهای که خودش از بطن این فرهنگ آمده و درگیر آن حفرهها و شکستها بوده آیا میتواند وارد این رمان بشود و آن را از آن خود بکند و چیزی به آن بیفزاید؟
۵
نام «گورستان شیشهای» نمادی از قبرستان شهداست که بالای هر قبر یک ویترین است و نور آفتاب که به این شیشهها میتابد آن قطعه کاملا نورانی میشود. یک ویترین با عکس شهید و یک شاخه گل پلاستیکی، تصویر جوانانی لبخند به لب شبیه ویترین عکاسیهای قدیم که قشنگترین عکسها گذاشته میشد و این در تضاد است با اتفاقی که افتاده. از طرفی این نام اشاره دارد به گورستانی که باید شفافسازی شود. باید معلوم شود چه اتفاقی افتاده؟ چه کسی و چرا در این قبرهاست؟
۶
زمان نوشتن، فارسی و فرانسوی برایم تبدیل میشود به یک زبان واحد با دو امکان متفاوت، هر جا که زبان فرانسه به من امکان بدهد بیشتر پیش میروم و آنجا که زبان فارسی امکان میدهد در نسخه فارسی پیش میروم.
در قسمتی از این رمان جایی بود که شخصیت داستان میخواست از فردیتش دفاع کند، فارسی این امکان را به من نمیداد، تصمیم گرفتم این قسمت را به زبان فرانسه بنویسم و آنجا بود که زبان فرانسه برای بیان این مبارزه برای فرد بودن و این که هر فردی میتواند خودش باشد نه که در خدمت یک ایدئولوژی باشد، کمکم کرد و بعد در نسخه فارسی برگشتم و رمان را پیش بردم.
و این تجربهای بود که در رمان دومم هم داشتم. در رمان دومم جمله اول به فرانسه بود و من حالا نه به فرانسه به تنهایی میتوانم بنویسم و نه فقط به زبان فارسی.»
این کتاب را میتوانید از لینک زیر تهیه کنید:
https://nogaam.com/book/2411
یک کتاب، یک پرونده - گورستان شیشهای: