۱۱ نکته خردمندانه از دوریس لسینگ در مورد خواندن، نوشتن و زندگی
آنچه میخوانید بخشهایی از صحبتهای دوریس لسینگ برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۷ است که خبرنگار هافینگتن پست بعد از درگذشت او از نشریات یا کتابهای مختلف جمعآوری کرده است. لسینگ در روز ۱۷ نوامبر در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
۱. «در درجه اول برای خوشایند خودتان بنویسید. سر سوزن هم دیگران برایتان مهم نباشند. اما نوشتن نمیتواند یکجور شیوه زندگی کردن باشد. برای این که بنویسید، اول باید زندگی کنید. باید جوری زندگی کنید که نوشتنتان از خلال شیوه زندگی کردنتان ظاهر شود.» از کتاب مجموعه مقالات A Small, Personal Voice
۲. «بخش وحشتناک ماجرا این است که هر چیز دستدومی را برای خودتان دستاول فرض کنید. مثلا وقتی نیاز به عشق دارید، وانمود کنید که بهاش نیازی ندارید. یا از نوشتهتان احساس رضایت کنید، در حالی که میدانید بهتر از این هم از دستتان برمیآید.» از کتاب «دفترچه طلایی»
۳. «شکی نیست که داستانها حقیقت را به بهترین شیوه بیان میکنند.» از کتاب «زیر پوستام»
۴. «این کتاب یا داستان است که به شما دیکته میکند چطور بنویسید. داستان شیوه روایتاش را خودش دیکته میکند.» از خلال مصاحبهای تلفنی با سردبیر سایت nobelprize.org بعد از بردن جایزه نوبل
۵. «ترجیح میدهم رک و پوستکنده حرف بزنم که الزاما ایده خوبی نیست.» از مصاحبهای با مجله تایم
۶. «وقتی داشتم بچهام را بزرگ میکردم، به خودم یاد دادم توی فرصت کم هر چیزی را که به ذهنام میرسد روی کاغذ بیاورم. اگر آخر هفته وقتام آزاد بود یا یک هفته وقت برای خودم داشتم، این قدر کار میکردم که هیچ کس باورش نمیشد. این جور عادتهایم حالا دیگر انگار میخواهند ثابت شوند… من فکر میکنم وقتی رها هستم بهتر مینویسم. وقتی دیگر نمیتوانی به نوشتن ادامه بدهی، اولاش همه چیز اذیتات میکند، قلم آدم نمیچرخد، اما یک دفعه چیزی در ذهنات کلید میخورد و همه چیز راحت و روان پیش میرود. این همان وقتی است که احساس میکنم دارم خوب مینویسم. وقتهایی که نشستم پشت میز و بابت نوشتن هر جمله دارم عرق میریزم، کار نوشتنام خوب پیش نمیرود.» از مصاحبهای با فصلنامه پاریس ریویو
۷. «جالب این است که وقتی به شیوه اول شخص در مورد یک آدم کاملا متفاوت مینویسی چه چیزهایی که در مورد خودت کشف نمیکنی.» از مصاحبهای با پاریس ریویو
۸. «فکر میکنم وظیفه نویسنده این است که در ذهن خوانندگاناش سوال به وجود بیاورد. این کار شاید باعث شود آدمها کمی متفاوتتر فکر کنند. فکر کنم حضور نویسنده برای چنین چیزهایی است.» از مصاحبهای با پاریس ریویو
۹. «چه ادبیات کاری از دستاش بربیاید، چه برنیاید، ما به کار خودمان ادامه میدهیم.» از مصاحبهای با ساوترن ریویو
۱۰. «فقط یک راه برای خواندن وجود دارد و آن هم این است که توی کتابخانهها و کتابفروشیها برای خودتان چرخ بزنید، کتابهایی را که چشمتان میگیرد بردارید و فقط همانها را بخوانید. اگر حوصلهتان سررفت، پرتاش کنید آن ور و از روی بخشهای بیروح کتاب سریع بگذرید و هرگز، هرگز کتابی را به این دلیل نخوانید که مجبورید یا بخشی از مُد یا حرکتی است که در جامعه راه افتاده. یادتان باشد کتابی که در در دهه بیست یا سی زندگی حوصله شما رو سر برده است، ممکن است در دهه چهل یا پنجاه زندگیتان درها را به روی شما باز کند یا برعکس. کتابها را سر وقتی که برایتان درست است بخوانید.» از مقدمه سال ۱۹۷۱ کتاب «دفترچه طلایی»
۱۱. «هر کاری را که قرار است انجام دهید همین حالا انجام بدهید. شرایط هیچ وقت یکجور نمیماند.» اگر منبع این آخری را میدانید، لطفا به ما خبر بدهید.

۱۱ نکته خردمندانه از دوریس لسینگ در مورد خواندن٬ نوشتن و زندگی: