کتابهای الکترونیکی، دستدوم یا نو؟
مطلبی که میخوانید خلاصه و ترجمه این یادداشت است که بث بکین نویسنده کتابهای کودکان نوشته. بث سایت ایبوک و بچهها را هم اداره میکند.
چند روز پیش از جلوی یک کتابفروشی رد شدم که کتابهای دستدوم میفروخت. چشمام توی ویترین افتاد به یک نسخه جلد مقوایی کتاب فرانکنشتاین (نوشته مری شلی) که گوشههایش تا خورده بود. به این فکر کردم که اگر آن نسخه توی ویترین را بخرم و بخوانم، آیا تجربهای که میکنم مشابه همان چیزی خواهد بود که کتاب را از سایت مجانی Project Gutenberg دانلود کنم و صفحاتاش را روی کامپیوترم بخوانم؟
احتمالا حسی که بعد از خواندن داستان در هر کدام از این قالبها دارم یکی خواهد بود. اما اینطور بهنظرم میرسد که انتخاب یک کتاب فقط انتخاب محتوایش نیست. ارزشهای مختلفی در هر کدام از این انتخابها نهفته است: در انتخاب کتابهای الکترونیکی، کتابهای دستدوم و کتابهای نو. یا این که اصلا باید بیخیال همه اینها بشوم و بروم کتاب را از کتابخانه قرض بگیرم؟
چه فرقی میکند که چه قالبی را برای کتاب خواندنمان انتخاب کنیم؟ در این مورد، قالبی که انتخاب میکنیم میتواند روی زندگی نویسنده تاثیر بگذارد. در انتخاب چند تایی از این قالبها برای کتاب فرانکنشتاین (مثلا دستدوم یا قرض از کتابخانه) حتی یک پنی اضافه هم دست وراث مری شلی را نخواهد گرفت. آیا اهمیت دارد که هر فردی که کتابی را میخواند به خالق اثر وجهی پرداخت کند؟ برای نویسندههای در قید حیات که زندگیشان از راه نوشتن میگذرد قطعا این موضوع اهمیت دارد.
این انتخاب حتی روی کیف پول خواننده هم تاثیر دارد. هر کدام از این قالبها قیمت خودشان را دارند و به لحاظ فیزیکی هم با هم فرق دارند- حمل کتابی با جلد گالینگور مطمئنا بار سنگینتری است نسبت به کتابی که میشود آن را روی گوشیهای هوشمند دانلود کرد. وضعیت اقتصادی هر خواننده بر اساس قالبی که انتخاب میکند مشخص میشود.
به علاوه، قالبی که انتخاب میکنیم روی محیطزیست هم تاثیر دارد. کتاب جدید به کاغذ احتیاج دارد، برای حمل و نقل به سوخت احتیاج دارد، همینطور به انباری گرم یا انباری که تهویه مطبوع داشته باشد. به هزینههایی توجه کنید که هر کدام از این قالبها در مراحل تولیدشان برای طبیعت دارند. کتابهای الکترونیکی هم چندان بیمسئله نیستند. آنها هم به برای کار کردن به برق نیاز دارند و هر چند کتابهای دستدوم احتیاج به مواد اولیه خام ندارند، اما باید جابهجا شوند و نیاز به انبار دارند.
مسئله موقتی بودن و دائمی بودن کتابها را هم باید لحاظ کرد. اگر بخواهم به این فکر کنم که کتاب را زود میخوانم و دیگر سراغاش نمیروم، آن وقت قرض گرفتن کتاب از کتابخانه انتخاب درستی است. اگر بخواهم کتاب را یواشیواش بخوانم یا این که بعدا سراغاش بروم یا این که هر وقت نیاز داشتم دم دستام باشد، خریدن نسخه نو یا دستدوم آن گزینه بهتری است. اگر بخواهم کتاب را فورا بخوانم -حتی سریعتر از این که دستدوماش وارد کتابفروشیها شود و در صف منتظر خریدش بمانم- میتوانم گوشیام را دربیاورم و کتاب را فورا دانلود کنم.
و خب این که آیا میخواهم کتاب را به دیگران هم قرض بدهم یا فقط برای خودم نگهاش دارم؟ آیا میخواهم کتاب را بلندبلند برای گروهی از بچهها بخوانم یا توی تخت که نمیخواهم چراغ را روشن کنم و شریک زندگیام را اذیت کنم؟ وقتی داشتم به قالبی فکر میکردم که میخواستم برای کتابام انتخاب کنم، به همه اینها فکر کردم.
از آن جایی که ما وارد فاز جدیدی در دنیای نشر شدهایم، فاز دنیای دیجیتال، بخش زیادی از تاثیرات فرهنگی از طریق قالبی که برای ارائه محتوا انتخاب میکنیم منتقل میشود. مطمئنا آمازون و تسهیلاتاش به رشد کتابهای دیجیتال کمک میکند، اما شیوه اجتماعی زندگی ما و همینطور ارزشهای زندگی شخصیمان و روشهایی که ما وقتمان را میگذرانیم، روی قالبی که برای کتاب خواندنمان انتخاب میکنیم تاثیر میگذارد.
شاید در گذشته ارزش یک کتاب برابر بود با محتوای کتاب و نه بیشتر. اما حالا که شیوههای مختلفی برای دسترسی به این محتوا وجود دارد، ارزش کتاب بر چیزی بیشتر از محتوایش دلالت دارد.
وقتی مارشال مکلوهان، تحلیلگر رسانه، اعلام کرد «رسانه همان پیام است»، منظورش این بود که علاوه بر محتوای خبر در شیوه ارائه خبر هم معنایی نهفته است. حالا که چند سالی است سر و کله کتابهای الکترونیکی پیدا شده، این قضیه را بهوضوح میتوان دید که رشد آنها تنها مدیون نوآوریهای یک کمپانی قدرتمند نیست. ارزشهای اخلاقی جامعهای که در آن زندگی میکنیم و ارزشهای اخلاقی هر کدام ما به عنوان فرد بر رشد کتابهای الکترونیکی، کتابخانهها و کتابفروشیهای دستدوم در قیاس با خریدن کتاب کاغذی از کتابفروشیها، چه مستقل و چه زنجیرهای، تاثیر دارد.
کتابهای الکترونیکی٬ دستدوم یا نو؟: