بازگشت به آرشیو

نه به آمازون و خرید از کتاب‌فروشی‌های مستقل

11 دسامبر 2014، ساعت 16:39

مطلبی که می‌خوانید ترجمه و بازنویسی شده‌ی این یادداشت است.

جنبش بایکوت کردن آمازون چند هفته‌ای است که سرعت بیشتری گرفته. ماجرا هم از آن جا شروع شد که بین سایت آمازون و انتشاراتی هچت که کتاب‌های نویسنده‌هایی مثل جی.کی. رولینگ، استیون کینگ، ایان بنکس، جی.دی. سلینجر و… را منتشر می‌کند دعوایی بر سر فروش کتاب‌های این نویسنده‌ها درگرفت. دعوا بر سر بهای کتاب‌هایی است که آمازون به صورت الکترونیکی یا پیش‌فروش عرضه می‌کند. در برخی موارد سودی که از فروش این کتاب‌ها نصیب آمازون می‌شود به اندازه ۷۵ درصد از بهای پشت جلد این کتاب‌ها است و این برای نویسنده‌ها ضرر مالی فراوانی دارد.

در تکاپوی پیدا کردن راه‌حلی برای این مشکل و پیدا کردن رقیب جایگزین برای این کتاب‌فروشی اینترنتی، نویسنده‌ها کمپین‌های مختلفی راه انداخته‌اند و یکی از این کمپین‌ها هم تشویق مردم به خرید از کتاب‌فروشی‌های مستقل است.

به عقیده بعضی‌ها، کتاب خریدن از کتاب‌فروشی یکی از بزرگ‌ترین و آرام‌بخش‌ترین لذت‌های زندگی است. خریدن کتاب از کتاب‌فروشی باعث می‌شود کتاب‌های بهتری بخریم و ارتباط عمیق‌تری با مسئله مطالعه پیدا کنیم.

بنابراین، این راهنمای خرید را استیون مارچ برای آن دسته از کسانی نوشته که یادشان رفته چه‌طور می‌شود از کتاب‌فروشی‌های مستقل خرید کرد و خرید از آن‌ها چه کیفی دارد. مارچ خودش رمان‌نویس است و ماهی یک بار برای مجله اسکوایر ستون فرهنگی می‌نویسد.

۱. وقت بگذارید.

در هر کتاب‌فروشی و در همین ثانیه از زندگی‌تان کتابی وجود دارد که از هر نظر مطابق سلیقه شما است. این کتاب زندگی شما را عوض خواهد کرد. کار شما این است که این کتاب را پیدا کنید. البته ممکن است همان لحظه‌ای که وارد کتاب‌فروشی می‌شوید این کتاب را پیدا نکنید. وقتی می‌خواهید به کتاب‌فروشی بروید، وقت‌تان را جوری تنظیم کنید که یک نیم‌ساعتی را آن جا بگذرانید. نیم‌ساعت را که حتما توی سلمانی می‌گذرانید؟ پس نیم‌ساعت می‌توانید وقت صرف غریبه‌ای کنید که قصدش نوشتن چیزی بوده که شما دوست داشته باشید.

۲. نروید کتاب‌فروشی که فقط یک کتاب بخرید.

اگر به کتاب‌فروشی سر می‌زنید که یک کتاب غیرمعمول بخرید، ممکن است کتاب‌فروشی‌ها آن را داشته باشند، ممکن هم هست نداشته باشند. پیش از این کتاب را توی نوبت می‌گذاشتند تا برسد و اگر شانس می‌آوردیم ممکن بود کتاب ظرف چند هفته برسد و آن وقت بود که مشتری کتاب باید به کتاب‌فروشی می‌رفت و کتاب را می‌گرفت. اصلا کتاب‌فروشی آمازون به این دلیل راه افتاد که به رنج انتظار کشیدن برای رسیدن کتابی پایان بدهد. بهترین دلیل برای رفتن به کتاب‌فروشی و نداشتن هیچ کتابی در ذهن‌ این است که می‌خواهید کتابی بخرید که حتی از وجودش هم در کتاب‌فروشی خبر ندارید. اصلا قشنگی کتاب‌فروشی به همین است. کتاب‌فروشی‌ها به هزارتوهایی می‌مانند که می‌شود در آن‌ها گم شد.

۳. از فروشنده‌ها سوال کنید.

بر اساس تجربه، بیشتر کسانی که در کتاب‌فروشی‌ها کار می‌کنند یا قصد دارند نویسنده شوند یا نویسنده‌های شکست‌خورده هستند. آدم‌های کتاب‌فروش بیشتر از منتقدها و ناشرها و حتی خود نویسنده‌ها می‌دانند در عالم کتاب چه خبر است. توی کتاب‌فروشی‌های کوچک‌تر -و هر چه کوچک‌تر هم بهتر- کتاب‌فروش‌ها می‌دانند چه کتابی مناسب حال چه خواننده‌ای است. در کتاب‌فروشی‌های بزرگ شما باید گزیده‌کارتر باشید. نظر من این است که در این کتاب‌فروشی‌ها فروشنده‌ای را پیدا کنید که عینک‌اش از همه عجیب‌غریب‌تر است. آن‌ها همیشه در بخش شعر کتاب‌فروشی‌ها یا آن پشت‌مشت‌ها هستند؛ جایی که می‌توانند سیگار اضافه هم از آدم‌ها بگیرند. این‌ها معمولا همان آدم‌هایی هستند که می‌دانند چه چیزی خوب است و چه چیزی بد.

۴. بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کنید می‌خوانید کتاب بخرید.

آدم‌ها کار اشتباهی می‌کنند که به کتاب‌فروشی می‌روند و فقط یک عنوان کتاب می‌خرند. آدم باید یک عالم کتاب بخرد و ببیند هر کدام این کتاب‌ها چه‌طور درگیرش می‌کند. واقعیت این است که کتاب یکی از ارزان‌ترین کالاهای روی زمین است. اگر شما چهار تا کتاب به قیمت ۶۰ دلار بخرید، حتی اگر یکی از این کتاب‌ها ارزش خواندن داشته باشد، همان یک کتاب ۶۰ دلار می‌ارزد. بهترین راه مقایسه این است که ارزش یک کتاب را قیاس کنید با مثلا یک وعده ناهاری که در یک مسابقه ورزشی برای خودتان می‌خرید. مثلا چقدر برای یک وعده ناهار با دوستان می‌پردازید؟ یک پیتزا به اضافه سالاد و نوشابه!

اگر مقایسه کنید، قیمت‌ها چندان هم برای یک کتاب غیرمنصفانه نیست.


کتاب‌فروشی‌ها فقط مکان‌هایی برای خریدن کتاب نیستند. بهترین کتاب‌فروشی‌ها آن‌هایی هستند که به هوس‌های روایتی شما جواب می‌دهند. مشکل اصلی آمازون این است که خواننده‌ها را به سمتی هدایت می‌کند که کتابی را بخرند که در موردش شنیده‌اند. وقتی شما کتابی را آن‌لاین انتخاب می‌کنید که در طول تابستان بخوانید، یعنی به طور اتوماتیک کتابی را می‌خرید که آدم‌های دیگری هم مشغول خواندن‌اش هستند و این کتاب احتمالا رمان «آزادی» جاناتان فرنزن نیست. وقتی وارد کتاب‌فروشی می‌شوید با هزاران انتخاب ادبی روبه‌رو می‌شوید که روح‌تان پیش از آن از آن‌ها خبر نداشته. آن جا توی کتاب‌فروشی کتابی هست که برای شما کاملا تازگی دارد و با خواندن‌اش روح‌تان جلا پیدا می‌کند. این همان کاری است که کتاب خوب با آدم می‌کند، همان کاری که کتاب‌فروشی خوب با آدم می‌کند. آن‌ها باعث می‌شوند شما از چارچوب‌های‌تان بیرون بیایید.

نه به آمازون و خرید از کتاب‌فروشی‌های مستقل:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.