ده توصیه برای نویسنده-ناشر شدن
آنچه میخوانید ترجمه و خلاصه این مطلب است.
نیک اسپالدینگ یکی از پرفروشترین نویسنده-ناشرهای (Self-publisher) بریتانیاست. دو تا از کتابهایش در سال ۲۰۱۲ اولین و سومین کتاب پرفروش در میان کتابهایی بودهاند که نویسندهها خودشان به صورت مستقل چاپ و منتشر کردهاند.
از آن جا که آمازون می گوید، ۱۵ درصد از فروش کیندل (کتابخوان آمازون) مربوط به نویسندههایی است که قراردادی با ناشر ندارند، اینها ده توصیه است که میتوانید به کار ببندید تا میان آن دسته از کسانی که میخواهند خودشان کتابشان را چاپ کنند موفق شوید.
۱. کار تماموقتتان را ول نکنید.
صنعت نویسندگی از آن دست کارهای پرفراز و نشیب است. آدم یک ماه آن بالاهاست و ماه بعد هیچ، حتی وقتی که به یک سطح مشخصی از موفقیت رسیده باشید. تا وقتی که به اندازه کافی پول درنیاوردهاید و خودتان را توجیه نکردهاید، کار تماموقتتان را ول نکنید.
همه دلشان میخواهد به رویایشان جامه عمل بپوشانند و نویسنده تماموقت باشند، اما واقعا نویسندگی از آن دست صنعتهایی است که وارد شدن بهاش بسیار سخت است و ماندن در فضاش از آن هم سختتر. سعی کنید همان اوایل کار نوشتنتان در مورد شغل روزانهتان بنویسید، این همان کاری است که من کردم و صادقانه بگویم کاری است که همه نویسندههای موفق اوایل کارشان انجام میدهند، البته به استثنای تعداد کمی.
۲. خودتان باشید.
باید در نوشتههایتان خودتان باشید. ژانری را برای نوشتن انتخاب کنید که مناسب حال و احوالتان باشد، چه به لحاظ فردی، چه از نظر نویسندگی. اگر آدم شادی هستید، زندگی یک آدم خوشبخت را بنویسید، چون ممکن است ایده خوبی نباشد که سراغ نوشتن داستانی در مورد یک قاتل زنجیرهای بروید.
موانع فراوانی سر راه نویسندههای تازهکار است، بیشتر از این برای خودتان مشکل نتراشید، داستانتان را به سبکی بنویسید که با آن احساس راحتی میکنید. اگر از نوشتن داستانتان لذت نمیبرید، اگر با نوشتناش راحت نیستید، هیچ کس هم از خواندناش لذت نخواهد برد.
۳. منبع الهام داشته باشید.
سخت است و اساسا کار غلطی است که چیزی را که نوشتهاید همان اول به کارگزار و باقی دنیا نشان بدهید. این جاست که شما به اولین خوانندهتان نیاز پیدا میکنید. باید کسی را پیدا کنید که به شما نزدیک باشد و از آن جا که شما همدیگر را خوب میشناسید، توصیههایی که آنها میکنند به شما کمک میکند محصول بهتری تولید کنید، محصولی که میتوانید آن را به دیگران نشان بدهید.
۴. کتاب «درباره نوشتن» استیون کینگ را بخوانید.
کتاب «درباره نوشتن» استیون کینگ بهترین کتابی است که درباره مقوله نوشتن وجود دارد، دستکم به نظر من. کینگ در این کتاب کلی توصیه میکند، لحن کتاب، سبک کتاب، چیزهایی که در این کتاب میگوید درباره این که چهقدر هر روز مینویسد و شیوههای کارش در مقوله نوشتن حرف ندارد. خواندن این کتاب را به همه کسانی که میخواهند نویسنده شوند توصیه میکنم.
۵. در مورد کارتان تبلیغ کنید.
تا به حال برای مراسم امضای کتاب در کتابفروشیها از من دعوت نشده. اما اگر از شما دعوت میکنند، حتما قبول کنید. هیچ ضرری ندارد که به کتابفروشی محلتان بروید و برای خریداران کتابتان را امضا کنید. مگر این که سر و کله کسی پیدا نشود که اینجوری حسابی سرخورده میشود و دیگر به فکر نوشتن نمیافتید.
در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشید، در توییتر، بلاگ و فیسبوک، اما حواستان باشد با اعصاب خوانندهها بازی نکنید.
خوانندهها دوست ندارند نویسنده بهشان بگوید «کتاب من را بخر، کتاب من را بخر». درباره زندگیتان توییت کنید، از چیزهایی حرف بزنید که برایتان جالب است و ازش داستان بسازید.
۶. یادتان باشد که کتاب همبرگر نیست.
نویسنده-ناشر شدن این امکان را به خیلیها داده که کتاب بنویسند و خودشان را مطرح کنند. خوانندهها باید یادشان بماند این که شما میتوانید، معنایش این نیست که حتما باید این کار را بکنید.
مهمترین چیزی که موقع نوشتن باید یادتان باشد این است که وقتی کتابی مینویسید و منتشرش میکنید، وارد رابطه با خوانندهتان میشوید و این را به آنها بدهکارید که محصولتان کاملا حرفهای باشد.
کتابها همبرگر نیستند که همان لحظه مصرفشان کرد، عجلهای هم برای مصرف کردنشان نیست. همیشه به خوانندهتان احترام بگذارید و صددرصد توانتان را برای هر کاری که مینویسید صرف کنید.
۷. همه راههای ممکن را امتحان کنید.
در حال حاضر، من کارگزار ادبیای دارم که توانسته قراردادهای درخشانی برایام دست و پا کند. قرارداد کتابی هم با یک ناشر سنتی دارم.
همه نویسندهها میخواهند کتابهایشان خوانده شوند. تا زمانی که این دو مسئله اتفاق بیفتد، مهم نیست شما از چه راهی به این نتیجه برسید: کتابتان را تا جایی که ممکن است آدمهای بیشتری بخوانند و شما بابت آنچه نوشتهاید دستمزد دریافت کنید. هر مسیری را که شما را به این مقصود برساند باید بروید.
۸. نقدهای منفی از راه به درتان نکند.
اگر کتابی منتشر کردید و شش ماه بعد دیدید که صد تا نقد یک ستارهای برای کارتان گرفتهاید یعنی ممکن است یک جای کار شما اشتباه باشد.
یک نقد پنج ستاره هم نشان نمیدهد که کار شما درست است. سر جایتان بمانید، نقد بد از راه به درتان نکند… و البته که به کسانی هم که این نقدها را مینویسند پاسخ ندهید.
۹. هیچ چیز را خیلی جدی نگیرید.
من ترجیح میدهم صبحها بنویسم و معمولا دو هزار کلمه در روز کار میکنم. گاهی نوشتن این دو هزار کلمه ساعتها طول میکشد و گاهی یک ساعت، بستگی دارد روحیهام چهطور باشد.
من توی یکی از اتاقهای اضافی خانهمان مینویسم. اتاق مطالعه نیست. اتاقی است با یک میز، یک کامپیوتر معمولی و یک جارختی برای خشک کردن لباسها. عادتام این است که فنجانی قهوه درست میکنم و سعی میکنم دو هزار کلمهام را بنویسم.
البته مهم است که موقع نوشتن احساس راحتی کنید. من خودم یک پیژامه درجه یک بتمن پام میکنم.
۱۰. کمیک استریپ بخوانید.
ورزش کردن در کار نویسندگی خیلی مهم است، وگرنه به دو سال نمیکشد که مثل سیبزمینی میشوید.
حواستان باشد که آدمهای باحالی دور و برتان باشند، آدمهایی که مطابق برنامهای که تنظیم میکنید بتوانید با آنها معاشرت کنید، در غیر این صورت روزها پشت سر هم خانه میمانید و تبدیل به موجودی عجیب و غریب میشوید. و اگر بتمن دوست نداشته باشید، راه به جایی نخواهید برد. دوست داشتن بتمن برای این که نویسنده موفقی شوید مطلقا حیاتی است.
ده توصیه برای نویسنده-ناشر شدن:
Emir
سلام و خسته نباشید فراواناگر امکانش هست راهنمایی برای تهیه ی کتاب «درباره نوشتن» استیون کینگ در ایران بکنید بسیار ممنون میشمتشکرویراستار نوگام
دوست عزیز٬ کتاب استیون کینگ به فارسی ترجمه نشده٬ اما اگه دوست دارید نسخه انگلیسی این کتاب رو داشته باشید٬ میتونید به این سایت سر بزنید: http://iiketab.com/. این سایت کتاب موردنظر شما رو میتونه از کتابفروشی اینترنتی آمازون بخره.آتبین راد
به نظرم مفید اومد. ممنون