بیست سوال بازاریابی که نویسنده-ناشرها باید جواب بدهند
آنچه میخوانید ترجمه و بازنویسی این مطلب است.
اگر شما از آن دست رماننویسهای نویسنده-ناشر هستید، کتابهایتان را که روی هم چیدهاید کسبوکار شماست و شما برای این کسبوکار نیاز به استراتژیهای بازاریابی دارید.
فعالیتهای بازاریابی زیادی هست که میتوانید به کمک آنها درباره کتابتان تبلیغ کنید، اما قبل از این که این کار را شروع کنید، وقت بگذارید و با پرسیدن این ۲۰ سوال از خودتان مثل یک بازاریاب واقعی فکر کنید.
مخاطب
۱. مخاطب شما کیست؟ چند سالاش است؟ جنسیتاش و مکان جغرافیاییاش چیست؟ به چه محصولات دیگری علاقهمند است؟ (محصولاتی که اصلا ربطی به کتاب شما نداشته باشد) ممکن است مخاطبتان شبیه شما باشد، اما مسئله این نیست. ممکن است الویتها و ارزشهایی مدنظرش باشد که با الویتهای شما خیلی فرق داشته باشد. هر چه بیشتر زندگی مخاطبتان را درک کنید، به شیوه موثرتری میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید.
۲. آیا از اطلاعات مربوط به مخاطبانتان بانکی درست کردهاید؟ اگر نه، آیا تصمیم دارید در مراسمی که در آینده برگزار میکنید، یا از طریق وبسایتتان ایمیلشان را جمع کنید؟
۳. مخاطبان شما از چه جور فعالیتهایی خوششان میآید، البته در کنار خواندن کتاب شما؟ مثلا اهل یوگا باشند یا در نمایشگاههای گل و گیاه شرکت کنند. آیا برای این که به این گروه از مخاطبانتان دسترسی داشته باشید، شما هم در این فعالیتها شرکت میکنید؟
رقبا
۴. رقیبتان کیست؟ اسم آنها و کتابهایشان را ببرید. کدام جنبه از کارهای آنها به کار شما نزدیک است؟ از چه نظر کتابهایتان با هم فرق دارد؟ چهقدر کمتر یا بیشتر از شما محبوبیت دارند و چرا؟ چه فعالیتهایی برای تبلیغ کتابهایشان انجام میدهند؟ کجا کتابهایشان را میفروشند؟ آیا شما هم همان جا کتابهایتان را میفروشید؟
۵. طرح جلد کتابهای رقبایتان چه شکلی است؟ آیا جلد کتابهای شما هم شبیه آنها است و برای همین فکر میکنید مخاطب با نگاه کردن به طرح جلد آن سریع می تواند ژانرش را تشخیص بدهد؟ آیا کتابهایتان به لحاظ کیفیت طراحی در یک سطح هستند یا فرق دارند؟
هویت خودتان
۶. آیا در گودریدز، آمازون و فیسبوک صفحه دارید؟ این صفحهها چه اطلاعاتی در مورد شما به خواننده میدهند؟ (آیا اطلاعات این صفحهها میگویند که شما آدمی جدی یا شوخ هستید؟) آیا شخصیتی که در این صفحهها تصویر شده با سبک و سیاق کتابی که نوشتهاید همخوانی دارد؟
۷. آیا عکستان در این صفحهها عین هم است؟ آیا عکاس حرفهای عکستان را انداخته؟ آیا به لحاظ سبک و حال و هوا عکستان با نویسندههای دیگری که در این ژانر مینویسند همخوانی دارد؟
۸. آیا بیوگرافیتان کامل است؟ آیا متناسب با کاری است که انجام میدهید؟ آیا این بیوگرافی همه جا در فضای اینترنت یکدست است؟ آیا این بیوگرافی کاری میکند که خوانندهها فکر کنند کاملا مناسب کاری که انجام میدهید هستید؟
فعالیتهای بازاریابیتان
۹. واقعا چهقدر زمان صرف بازاریابی برای کارتان میکنید؟ تجربه شخصی به من نشان داده اولین دلیلی که باعث میشود نویسندهها بیخیال بازاریابی شوند دلسردیشان است. آنها به خودشان قول میدهند ۲۰ ساعت در هفته به بازاریابی و تبلیغ برای کتابشان اختصاص بدهند، بعد هر یکی، دو روز یکبار ۱۵ دقیقه وقت صرف این کار میکنند و چون به هدفی که برای خودشان تعیین کرده بودند نمیرسند، خسته و دلزده میشوند. البته رسیدن به چنین هدفی هم عملا غیرممکن است و برای همین بالکل بیخیال ماجرا میشوند. ۱۵ دقیقه تبلیغ و بازاریابی در هفته کافی است که صدای کتابتان به گوش دیگران برسد و کتابتان پیش برود، البته باید این رویه را هفته به هفته، ماه به ماه و سال به سال ادامه بدهید.
۱۰. آیا برنامهای دارید که ارتباطتان را با مخاطبانتان از طریق شبکههای اجتماعی، گودریدز، ایمیل یا خبرنامه حفظ کنید؟
۱۱. آیا موضوع پیغامهای شما در شبکههای اجتماعی با محتوای کتابهایتان همخوانی دارد؟
۱۲. آیا به دقت کامنتهایی را که خوانندهها در مورد کتابهایتان نوشتهاند بررسی میکنید که بفهمید خوانندهها از چه چیزی در کتابهایتان خوششان میآید؟ آیا طنزتان را میپسندند یا صحنههای اکشن یا زمان و مکانی که برای داستانهایتان انتخاب کردهاید؟ نسبت به عناصری که مخاطبانتان نسبت بهشان واکنش نشان میدهند آگاه باشید و از این مطمئن شوید که این عناصر راهشان را به پیغامهای شما در شبکههای اجتماعی باز میکنند.
۱۳. آیا وبسایت دارید؟ آیا در وبسایتتان از آدمهایی که کتابتان را نقد و بررسی کردهاند نقلقولهایی وجود دارد؟ آیا در سایتتان فصلهایی برای نمونه گذاشتهاید که مخاطبانتان بخوانند؟ آیا سایتتان را بهراحتی میشود در گوگل پیدا کرد؟
۱۴. آیا بلاگرهای مهم ژانری را که در آن کار میکنید میشناسید؟ آیا آنها شما را میشناسند؟ آیا نسخهای از نقد کتابهایتان را برای این بلاگرها فرستادهاید و آنها در سایتشان نقد مثبت برای کارتان نوشتهاند؟
قفسه کتابهایتان
۱۵. آیا بیشتر از یک کتاب نوشتهاید؟ اگر نه، کتاب #اول را شروع کنید، بعد کتاب #دوم را، بعد #سومی و بعد #چهارمی. رماننویسهای موفق همیشه بیش از یک کتاب دارند.
۱۶. آیا همه کتابهایتان در یک ژانر نوشته شدهاند؟ اگر فعالیتهای تبلیغاتی شما باید حول و حوش مخاطبهای متفاوتی بگردد، پس کارتان بیشتر است، یعنی کار تبلیغاتی بیشتری برای انجام دادن دارید. اگر میخواهید کارتان موثر باشد، بهتر است در یک ژانر بنویسید. (یادتان باشد، این کار بیزنس است. وقتی کارتان فروختن لباس زیر است، درست است که در فروشگاهتان وسایل ماهیگیری بفروشید؟)
حمایت
۱۷. آیا عضو گروهی از نویسندهها هستید که ایدههای بازاریابیشان را با شما درمیان میگذارند؟
۱۸. آیا در کنفرانسهایی که تمرکزشان روی آخرین تکنیکها و گرایشها در ژانر کاری شماست حضور پیدا میکنید؟
۱۹. چند نویسنده دیگر را دوست و همکار خود میدانید؟ آیا از آنها حمایت میکنید و تشویقشان میکنید؟ آیا آنها از شما حمایت میکنند و تشویقتان میکنند؟ داشتن یک گروه حمایتی از همقطارهایتان کمک میکند که هر وقت روحیهتان ضعیف شد، حالتان را بهتر کنند و شما را از گرایشهای روز باخبر سازند.
۲۰. آیا افراد خانواده و دوستهای نزدیکتان میدانند تا چه حد نوشتن برای شما مهم است؟ آیا به لحاظ عاطفی از شما حمایت میکنند و زمانی را که میخواهید در اختیارتان قرار میدهند تا روی آثارتان و تبلیغ برای آنها کار کنید؟
وقتی یک بار با صداقت و کامل به این سوالها جواب بدهید، میتوانید طرحی برای بازاریابی کتابتان بنویسید. روی بازاریابی و تبلیغ برای کتابتان درست مثل این که کسبوکار کوچکی را اداره میکنید کار کنید، چون حتی اگر شغل تماموقتی داشته باشید که هزینه قبضهایتان را با آن بپردازید، باز هم نویسنده-ناشر بودن مثل این است که شغل دومی داشته باشید.
بیست سوال بازاریابی که نویسنده-ناشرها باید جواب بدهند :