اگر جنگی هم نباشد
دریافت فایل
PDF Epub

اگر جنگی هم نباشد

خواندن بخشی از کتاب

درباره این کتاب

من بر ا‌ین باورم كه اگر كسی به طور اتفاقی صفحه‌ا‌ی از داستان‌های من را در كوچه یا خیابان پیدا كرده، آن را بخواند، برای ادامه داستان نیازی به یافتن دیگر صفحات كتاب ندارد. همین كه زنگ نزدیك‌ترین خانه را به صدا درآورد، چه با در باز شده روبه­‌رو شود و چه با در بسته، ادامه داستان شروع خواهد شد. و یا كافی‌ست آن صفحه را تا كند و در جیبش گذاشته، راهش را ادامه دهد. ادامه داستان همان ادامه راهی خواهد بود كه او باید طی كند. چون داستان من یا زمانی شروع ­شده كه آن رهگذر به داخل این كوچه پیچیده است و یا از آن لحظه‌ا‌ی شروع می‌­شود كه زنی از پشت پنجره خانه‌اش به كوچه خالی از رهگذر چشم دوخته باشد. داستان‌های من به همین سادگی شروع می­‌شود و سطر به سطر با اتفاقات محتمل روزمره فراوانی كه پیرامون رخ می­‌دهد گره می‌­خورد و گسترش یافته، پیش می­‌رود. این اتفاقات ساده از طرفی لحظه به لحظه زندگی روزمره ما را می‌­سازد و از طرفی دیگر كلمه به كلمه داستان را ساخته، به سرانجامی می‌­رساند. و در این مسیر، سرشار از وسوسه و تمنای من و شما خواهد بود.  

داستان‌های این مجموعه نیز مانند دیگر داستان‌های من سرشار از این آرزوها و وسوسه­‌ها هستند. آنها به صورت كلی تصاویری هستند آشنا برای همه ما و به صورت جزئی هر داستان با داستان دیگر متفاوت است و هر داستان آنگونه كه ماهیت آن داستان بطلبد به سرانجام رسیده است.

دو داستان اول به نام‌های «من و دوستم با لیدا» و «اگر جنگی هم نباشد» داستان‌هایی هستند كه از زمان نوشته شدنشان تا كنون كه بیشتر از ده سال می­‌شود، اجازه چاپ نداشته‌اند.

همچنین چهار داستان آخر این كتاب به شکل چهار نامه جداگانه است كه یك ایرانی مهاجر برای دوستش در تهران می‌نویسد. نامه‌ها كه از انگلیس به تهران فرستاده می‌شود بیان وضعیت این تازه مهاجر است برای دوستش كه در تهران است و شیفته ترك دیار. نویسنده نامه از طرفی دوستش را از آخرین وضعیت خود آگاه می‌­کند و از طرفی می‌كوشد تا راهنمای او برای مهاجرت باشد. این نامه‌­ها همه نظر من درباره پدیده مهاجرت نیست. بلكه فقط چهار داستان است. چهار داستانی كه فقط بخشی از پدیده مهاجرت را نشان می دهد بدون اینكه درباره آن قضاوت كند.

در داستان‌های دیگر مجموعه نیز هم خودم را می‌بینم هم شما را. اگر باور نمی‌كنید بخوانیدشان. یقینا شما هم آنجا خواهید بود. درست در كنار من.


توضیحات ناشر

کارمندان کار نمی‌کنند، سربازها از پادگان فرار می‌کنند، همسایه‌ها پول ماهانه ساختمان را نمی‌دهند، بساط تریاک هر شب در خانه‌‌ای به راه است، دختری که جایی برای خوابیدن ندارد هر شب مهمان خانه‌ای جدید است، جوان‌هایی که با بدبختی سرمایه‌ای برای کار دست و پا کرده‌اند به سراغ قاچاق می‌روند و سودای رفتن به «آن طرف آب» مرد راوی داستان را وادار به ازدواج صوری کرده است. این‌ها همه داستان‌هایی معمولی از زندگی آدم‌هایی واقعی هستند که هر کسی حداقل یک نمونه از آنها را دور و برش سراغ دارد. اما داستان‌های مجموعه‌ی «اگر جنگی هم نباشد» با اینکه جریان عادی زندگی روزمره را روایت می‌کنند، اصلا عادی نیستند. زبان و ساختار روایت داستان‌ها هر کدام را از دیگری متمایز ساخته است.  

فرم داستان‌های این مجموعه تناسب خوبی با خود داستان‌ها دارند. برای مثال ساختار روایی به شکل نامه می‌تواند یکی از بهترین ابزارها برای بازنمایی روزمرگی باشد که در داستان‌های آخر به خوبی انجام شده است. یا استفاده از جمله‌های کوتاه و مقطع برای داستان پادگان با موضوع متناسب است. به طور کلی یکی از نقاط قوت این مجموعه فرم روایی آن به شمار می‌رود.

داستان‌های این مجموعه مخاطب را گیر می‌اندازند. بیشتر داستان‌های مجموعه به خوبی گسترده می‌شوند و فراز و نشیب‌های داستانی، ذهن خواننده را درگیر می‌کنند.

 

این کتاب در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ (۱۲ فوریه ۲۰۱۶) منتشر شده است.

 

 

نظر شما درباره کتاب:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.

  • Daryuosh

    Dorood be Amir khan gool. Sepas az in hame zahamat be payan shoma. Barye shoma az payandegi va piroozi dar tamame tol omretan az Yazdane bozorgo khahanam
    10 نوامبر 2015، ساعت 0:47 پاسخ
    • بيگدلي

      ممنون داريوش عزيز
      30 نوامبر 2015، ساعت 16:03 پاسخ
  • kaveh

    موفق باشید
    28 نوامبر 2015، ساعت 15:57 پاسخ
    • بيگدلي

      ممنون كاوه عزيز
      30 نوامبر 2015، ساعت 16:03 پاسخ
  • hamid

    قيمت كتاب رو نتونستم پيدا كنم.لطفا اعلام كنيد
    12 فوریه 2016، ساعت 18:02 پاسخ
    • نوگام

      قیمت پشت جلد کتاب ۴ پوند گذاشته شده اما هرکس در حد توان و تمایل خود می‌تواند بپردازد و هیچ محدودیتی وجود ندارد.
      15 فوریه 2016، ساعت 10:26 پاسخ
  • مهرداد

    امیر خان عزیز درود و صد بدرود مثل همیشه قوی و چالش بر انگیز
    12 فوریه 2016، ساعت 18:36 پاسخ
    • بيگدلي

      مهرداد عزيز شما لطف داري.
      27 فوریه 2016، ساعت 16:12 پاسخ

اميررضا بيگدلی

من؛ امیررضا بیگدلی، بچه تابستان تهران هستم. در تیر ماه سال ۴۹ در تهران به دنیا آمده‌ام. در بن‌بست بت‌شكن. بین میدان كندی و چهاراه آیزنهاور آن روزها كه می‌شود میدان توحید و چهارراه آزادی این روزها. بعد از انقلاب پدرم وام بنی صدری گرفت و در كرج خانه‌ای ویلایی خرید. رفتیم كرج. به ۴۵ متری گلشهر. بلوار رضا پهلوی كه شد بلوار گلستان و بعد به نام بردار بزرگ دوستم شد بلوار شهید رحیم محمدی. من در همان‌جا بزرگ شدم. در دانشگاه آزاد كرج رشته زبان و ادبیات فارسی خواندم و خودم در خانه داستان نویسی را یاد گرفتم. …
بیشتر بخوانید