بیژن زرمندیلی
بيژن زرمنديلی (۱۳۲۰ تهران - ۱۳۹۷ رم)
بیژن زرمندیلی پس از پایان دبیرستان، برای تحصیلات به ایتالیا رفت ولی پس از دورهی کوتاهی تحصیل در رشتهی معماری، جذب فعالیتهای سیاسی شد و دانشگاه را رها کرد. او از سال ۱۹۶۲ در صفوف کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی و سپس در سازمان انقلابی حزب توده به فعالیت پرداخت. او پیش از انقلاب اسلامی در ایران، در فعالیتهایی نظیر سازماندهی گروههای حقوق بشری برای بازرسی زندانهای ایران و ارسال کمیسیون تحقیقاتی برسر آتشسوزی سینما رکس آبادان به ایران نقش مؤثری داشت.
بیژن زرمندیلی پس از انقلاب اسلامی ایران به حرفه روزنامهنگاری روی آورد و آن را با سردبیری بخش خارجی مجله معتبر «آسترولابیو» شروع کرد. این مجله را فروچو پارّی، یکی از فرماندهان پارتیزانی ضدفاشیست ایتالیا و اولین نخستوزیر دولت اتحاد ملی این کشور بعد از جنگ دوم جهانی، بینان نهاده بود. بعد از آن، به مدت بیست سال برای مجله «سیاست بینالمللی» مقاله مینوشت و همینطور به عنوان تحلیلگر سیاسی مسائل ایران و خاورمیانه در جُنگ هفتگیِ تحلیلی شبکه تلویزیونی دولتی شرکت میکرد. زرمندیلی پس از این دوره، به عنوان «گزارشگر و تحلیلگر اوضاع سیاسی خاورمیانه» به گروه رپوبلیکا – اسپرسو که یکی از دو موسسهی مهم مطبوعاتی ایتالیاست، پیوست و روزانه مقالاتی تحلیلی برای آژانس خبری این گروه مینوشت، که یا در روزنامهی سراسری یا روزنامههای محلی این گروه چاپ میشدند. او همچنین جزو همکاران ثابت مجله تحلیلات بینالمللی «لیمس» در امور خاورمیانه بود و مقالاتش جزو پرخوانندهترین نوشتههای این مجله به حساب میآمد.
از او همچنین رسالههای بلندی از جمله «بیوگرافی محمد مصدق»، «مدارک یک کشتیربایی در رابطه با کشتی آکیله لآئورو»، «مقدمهای بر کتاب بوف کور و سه قطره خون صادق هدایت»، باقی مانده است. او چندین دوره اجرای برنامه صبحگاهی رادیو تِرِ موندو را، که به مرور تیتر روزنامههای مختلف و سپس پرسش و پاسخ با شنوندگان میپرداخت، بر عهده داشت. در سال 2014 در یک سری برنامهی رادیویی با عنوان «آیتالله خمینی»، طی بیست قسمت، تاریخ ایران را از پیش از انقلاب ۱۳۵۷ تا زمان مرگ آیتالله خمینی مرور کرد. از او مصاحبههای بسیاری در آرشیو تلویزیون و شبکههای رادیویی ایتالیایی، بهویژه رادیو تِرِ مُندو، موجود است چون همواره از او به عنوان کارشناس اوضاع خاورمیانه دعوت میکردند.
اما بیژن زرمندیلی علاوه بر شخصیتی انقلابی، فعال سیاسی و روزنامهنگار، رماننویس چیرهدستی نیز بود.
از او هفت رمان به زبان ایتالیایی چاپ شده که عبارتند از «خانه بزرگ منیریه» (1384)، «تابستان بی رحم است» (1387)، «در قلب دشمن» (1389)، «شیاطین در کویر» (1391)، «سیمون سینیوره به دیدارم بیا» (1393)، داستان سیما (1396) و آخرین کتاب او «رودخانه بین ما» (1398) که یکسال پس از درگذشت او منتشر شد. صحنه رمانهای او اغلب یا ایران است - ایرانی که او از آن به نام «ایران ذهنی من» یاد میکرد – یا داستان ایرانی مهاجر است. کتابهای او همچنان روی پیشخان کتابفروشیهای ایتالیا هستند. کتاب «خانه بزرگ منیریه» او در سال 2007 به پرتغالی نیز ترجمه شده است.
متأسفانه کتابهای او در ایران به علت ناآشنایی ناشران ایرانی و همچنین موضوعهای مطرحشده در آنها که لاجرم سانسور در ایران آنها را بر نمیتابد، ترجمه و منتشر نشدهاند. تا قبل از کتاب حاضر، تنها رمان تحسینشدهی «تابستان بیرحم است» که جوایزی همچون «ا لیو ویتورینی» و «ایزولا دی اِلبا» را دریافت کرده، به فارسی ترجمه شده که بهعلت عدم تمایل ناشران داخلی به انتشار آن، از بیم سانسور و عواقب احتمالی، در خارج از ایران چاپ و پخش شد. این رمان درباره دانشجویان همدوره و همسازمانی او است که در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی با ایدههای انقلابی برای سازماندهی «زحمتکشان» به ایران میروند ولی به دست ساواک دستگیر و کشته میشوند.