تندخوانی جواب همه سوالها نیست
کتابخوانی
همه کتابخوانها دوست دارند سریعتر کتاب بخوانند. روزبهروز کتابهای بیشتری بخوانند، گزارشهای بیشتری مطالعه کنند و تحقیقات بیشتری بخوانند. تندخوانی در شکل سنتی غالبا این وعده را به کتابخوانها میدهد که نهتنها میتوانید سریعتر کتاب بخوانید، بلکه میتوانید آنچه را که خواندهاید بیشتر در حافظهتان ذخیره کنید و درک بیشتری هم از آنچه خواندهاید داشته باشید.
اما آیا واقعا تندخوانی جواب میدهد؟ جواب یکی از محققان به این سوال این است: نه، تندخوانی جواب نمیدهد.
یکی از روانشناسان و محققان دانشگاه کالیفرنیا-سندیهگو میگوید: «شواهد علمی قابلدسترس نشان میدهد بین تندخوانی و دقت رابطه معکوس وجود دارد- هر قدر خوانندهها وقت کمتری را صرف مطالعه کتابی کنند، حتما درک کمتری از آن خواهند داشت و خب نکته اصلی این است که: میتوانید حتما سریعتر کتاب بخوانید، اما واقعا متوجه آنچه میخوانید نمیشوید. پس دلیل تندخوانی چیست؟»
سوال در واقع تندخوانی نیست، بلکه درک اهمیت چیزی است که میخوانید.
تحقیقات نشان داده، تورق کردن کتاب -شیوهای که بخشهای اطلاعاتی یک متن را بیشتر از باقی بخشها وارد مغزمان میکنیم- زمانی موثر است که ما میخواهیم بهجای آن که درک عمیقتری از متن داشته باشیم، فقط دوست داریم لُب کلام را دریافت کنیم. در واقع، بهترین تندخوانها کسانی هستند که خوب تورق میکنند و با موضوع کتاب به اندازه کافی آشنایی دارند، به همین دلیل نکات کلیدی کتاب را خیلی سریعتر از دیگران دریافت میکنند.
حالا چهطور میشود که هم سریع خواند و هم درک بهتری از متن داشت. یکی از روشهایی که محققان پیشنهاد میکنند زیاد خواندن است.
«یکی از چیزهایی که میتواند به توانایی آدمها در مقوله خواندن کمک کند، تمرین کتابخوانی برای درک بیشتر است. هر چه بیشتر با انواع و اقسام متنها سر و کار داشته باشید، با دایره بیشتری از واژهها مواجه میشوید. تجربه خواندن متنهای مختلف به شما کمک میکند کلمات بعدی را در یک جمله حدس بزنید و با توجه به معنای کلمات یا عبارات از متن نتیجهگیری کنید.»
آنچه خواندید، بازنویسی و ترجمه این مطلب است.
تندخوانی جواب همه سوالها نیست: