این یک بطری فانتا نیست
دریافت فایل
PDF

این یک بطری فانتا نیست

درباره این کتاب

دختری جوان برای یک هفته به شهر مشهد سفر می‌کند و در اولین روز از سفرش با راوی؛ مردی که به تازگی از همسر و فرزندش جدا شده آشنا می‌شود. ما از زبان راوی-مرد وارد این ماجرا می‌شویم.

بخشی از کتاب:

«النا معتقد است که دخترخاله آخرش منشی یک وکیل مرد خواهد شد، حتا اگر دکترایش را از سوربون بگیرد.

فکر می‌کردم حقوق در زیرمجموعه‌‌ی یک مذهب چطور چیزی از آب درمی‌آید. آن‌هم وقتی زن باشی. چطور وکیلی خواهی شد. پرونده‌هایت چه‌جور موضوعاتی خواهند بود. مراجعین‌ات که بیشترِشان زن خواهند بود، چه مشکلاتی دارند که از تو کمک بخواهند. احتمالاً وجه اشتراک مراجعین‌ا‌ت این می‌شود که حق و حقوق‌شان نصفه‌ است. حقوق مادی و معنوی‌شان. و تو به عنوان وکیل زنان باید برای گرفتن همان نصف حق به موکلت کمک کنی. کمکش کنی در یک‌ جنگ قدیمی و فرساینده. جنگی با مردها، با شوهرها، پدرها، عموها، برادرها، پدربزرگ‌ها، متجاوزها!»

***

نحوه‌ی دانلود یا خرید کتاب: 

+ نسخه‌ی الکترونیک رایگان این کتاب مختص خوانندگان داخل ایران است و می‌توانید با کلیک روی عبارت PDF بالای صفحه آن را دانلود کنید.

+ اگر خارج از ایران و خواستار نسخه‌ی چاپی هستید، از لینک زیر خریداری کنید:

>> خرید کتاب

 

***


توضیحات ناشر

داستان بلندی پر از اشارات تاریخ معاصر. نشانه‌های آشنا برای چندین نسل که باعث می‌شود بشود با فضای داستان ارتباط برقرار کرد. راوی و شخصیت‌ها قابل لمس هستند. فضاها خوب ساخته شده و نویسنده در خلق تصاویری که به داستان حجم می‌دهد و آن را دیدنی می‌کند، موفق است.

***

این کتاب به روال باقی کتاب‌های نوگام، برای خوانندگان داخل ایران نسخه رایگان الکترونیکی دارد. اگر خواننده خارج از ایران هستید، می‌توانید به راحتی نسخه چاپی کتاب را بخرید (کمی بالاتر در همین صفحه نحوه خرید توضیح داده شده) یا پس از دانلود نسخه الکترونیک، مبلغی به عنوان پشت جلد بپردازید. ما این کتاب را بدون هیچ مانعی برای ایران، آزاد برای دانلود می‌گذاریم اما ادامه‌ی کار نوگام بدون حمایت‌های مالی کتاب‌دوستان خارج از کشور، میسر نخواهد بود. نوگام به نویسندگان خود حق‌التالیف پرداخت می‌کند و حمایت‌های شما، حمایت مستقیم از نویسندگان بدون سانسور است!

کافی است روی دکمه «حمایت می‌کنم» بالای صفحه سمت چپ کلیک کنید و مبلغ دلخواهی را برای کتاب یا نشر اهدا کنید.

رضموس

سال ۱۳۵۳ در مشهد متولد شدم. بیشتر عمرم را در خراسان و شهر مشهد گذرانده‌ام. داستان می‌خواندم، داستان می‌خوانم، داستان خواهم خواند. این بادوام‌ترین کاری بوده که در زندگی انجام داده‌ام.


بیشتر بخوانید

نظر شما درباره کتاب:

نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.