محکمه آزادی
درباره این کتاب
به زودی... «قبل از معرفی کتاب اجازه میخواهم که یک مقدمه بسیار کوتاه بگویم که آدمها بهتر است از این خودعنپنداری مرسوم و محبوب دست بردارند. بنابراین قرار نیست اثر ادبی شاخص یا شاهکاری چیزی بخوانید این هم یک داستان معمولی بین خیل داستانهای معمولی دیگری است که توی جهان تولید میشوند. اما خلاصه داستان یا به گفته استادان کارگاههای ملق و جفتکزدن خلاق، پیرنگ داستان (اگر درست بگویم) درباره مادرقحبگی زندگی است (متاسفانه همینقدر جنسیتزده (که با حجم زیادی از ارجاعات سیاسی و اجتماعی و شهری و غیره انباشته شده است. راوی بیچاره و درمانده این داستان که تا گلو توی گه زندگی فرورفته و تمام دوستانش را - به علتی که اینجا نمیگویم که ریده نشود توی داستان- از دست داده و دیگر چیزی برای ادامهدادن این زندگی سگی در شهر تهوعآوری مثل تهران ندارد، تصمیم میگیرد خودش را بکشد و آلت زندگی را از ماتحتش بیرون بکشد (و البته همینقدر هموفوبیک). اما زندگی بیچشم و رو برای راوی بختبرگشته داستان به همین سادگیها نیست چون همان روزی که تصمیم میگیرد قال قضیه را بکند خبردار میشود که رفیق دیرینه و یار صمیمی سابقش که سالهاست با راوی قطع ارتباط کرده از گردن به پایین فلج شده و طبق یک قرار قدیمی حالا راوی باید برود و این دوستش را بکشد. یکجورهایی یک داستان تکراری که تنها ورژنی که از آن ساخته نشده پورن است (این را به تحقیق میگویم). حالا اگر از این خلاصه داستان خودشتان آمده باشد باید آنقدری تنگ باشید که بشینید و خودتان بقیه داستان را بخوانید که بدبختانه کمی هم طولانی است.»
توضیحات ناشر
محکمهی آزادی حکایت نسلی است که در سایهی سنگین فرهنگ رسمی، به شکلی غیررسمی میزید. نویسنده رمانی گیرا خلق کرده است. او با جامعنگری و ریزبینی همزمان، برای غنا و پختگی رمانش به بسیاری از جزئیات زیست ایرانیان نیز اشاره میکند. راوی درست در شبی که به دلایل شخصی قصد دارد به زندگیاش پایان دهد، توییت یکی از رفقای سالهای دورش میخواند که پیمانی قدیمی را زنده میکند.
حمیدرضا ابراهیمزاده
شغل اصلی من روزنامهنگاری است و در روزنامههایی مانند شرق، اعتماد، همشهری، روزگار، شهروند و جامعه فردا و چندین و چند روزنامه و خبرگزاری به عنوان خبرنگار کار کردهام.
بیشترین سالهای کار من به عنوان خبرنگار در حوزه اجتماعی بوده و بر همین اساس در رمان و داستانهایم به موضوعات اجتماعی نگاه ویژهای داشتهام. درگیری با موضوعات از نگاه اجتماعی ویژگی نوشتههایی است که نگارنده تلاش داشته آنها را در قالب داستان بازنمایی کند.
رمان «لعنت گلدون» قرار بود از طرف نشر ثالث منتشر شود که با ۶۰ مورد حذفی که وزارت ارشاد بر کتاب اعمال کرد، ناشر …
بیشتر بخوانید
نظر شما درباره کتاب:
نظر شما ثبت شد و پس از بررسی مدیریت سایت منتشر خواهد شد.