امین انصاری

امین انصاری

راستش برایم کار سختی است که بگویم چه کاره‌ام. همزمان با تحصیل در رشته‌ی مهندسی نرم‌افزار نوشتن را آغاز کردم و به مرور زمینه‌های مختلف هنری را تجربه کرده‌ام. بعدها تغییر رشته دادم به علوم انسانی و حدود هفت سال در زمینه‌های ادبیات دراماتیک، رسانه و هنرهای دیجیتال مشغول تحصیل بوده‌ام. در دهه‌ی گذشته آثار مختلفی را در قالب رمان، داستان بلند و کوتاه، نمایشنامه، شعر، آثار هنری دیجیتال، برنامه‌های رادیویی، نمایشگاه و آرشیو آنلاین و آثار پژوهشی تولید و منتشر کرده‌ام. شاید اینطور بشود گفت که از هر رسانه‌ای ممکن است برای بیان ایده‌هایی که در سرم می‌گذرند استفاده کنم؛ می‌خواهد داستان باشد یا یک اثر هنری تعاملی تحت وب. راستش من یکی از آن دیوانگانی هستم که فکر می‌کنند هنوز هم می‌شود دنیای بهتری ساخت. از جمله ی آثار چاپ شده یا در دست چاپم می توانم به موارد زیر اشاره کنم:

  • «گاوباز» / رمان کوتاه / نشر نوگام - لندن 
  • «به شهادت یک هرزه» / رمان / نشر نوگام - لندن
  • «ناپیدایی»/ رمان/ نشر نوگام - لندن
  • «راهنمای تولید پادکست و کتاب صوتی»/ آموزشی / نشر نوگام - لندن
  • «والس با آبهای تاریک»/ رمان/ نشر نوگام - لندن
  • «شکار»/ رمان/ نشر گردون - برلین
  • «برای الیزه»/ داستان کوتاه/ نشر سخن گستر - مشهد
  • «دکمه»/ داستان کوتاه/ نشر سخن گستر - مشهد
  • «مقالاتی در سایکودراما»/ ترجمه (اثر مشترک)/ نشر افراز - تهران
  • «درآمدی بر هنر رسانه ی جدید»/ ترجمه و تالیف (اثر مشترک)/ نشر افراز - تهران
  • «من در فراغش غمگین است»/ داستان بلند/ نشر افراز - تهران
  • «مقدمه ای بر روایت در هنر رسانه ی جدید»/ تالیف و ترجمه/ نشر افراز - تهران
  • «آنها هیچ از بهشت نمی دانند»/ داستان بلند/ نشر ثالث - تهران

کتاب‌ها

گاوباز

گاوباز

امین انصاری: حدود پانزده سال است که از ایران و عزیزانم دورم. در بالا و پایین روزگاری که در دلتنگی و تبعید و خو کردن …
به شهادت یک هرزه

به شهادت یک هرزه

امین انصاری: برای من «به شهادت یک هرزه» تنها یک داستان نیست. میدان نبردی است که در آن مبارزه‌‌ام با سانسور، عزمم برای از یاد …
ناپیدایی

ناپیدایی

«ناپیدایی» می‌تواند بخش سوم از یک تریلوژی به حساب بیاید که با «شکار» شروع شد و با «والس با آب‌های تاریک» ادامه پیدا کرد. «من» …
والس با آب‌های تاریک

والس با آب‌های تاریک

رسیدن به نقطه‌ای که بدانم این داستان را باید نوشت سخت نبود. من مریض داستان گفتن‌ام. زمان درازی را نمی‌توانم بدون نوشتن سر کنم. چند …