هرمزد ناظم پور
اول درس سینما خواندم. شعر هم میگفتم. اما در زمینهی کارهای نوشتاری، فیلمنامه مینوشتم که با دگرگونی های سیاسی به جایی نرسید. نخست دریافتم که برای آدم ساده لوحی چون من در سینما جایی نیست. بیست سالی در تلویزیون بودم. به گمانم رانندگی میکردم، شاید هم در فضای سبز کارِ علف چینی. پس از بازنشستگی به جای آن که چون بسیاری دیگر همان را بیازمایم که آزموده بودم، دست به نوشتن داستان زدم.
از آنجا که کار نوشتن با کار چاپ و نشر بسیار متفاوت است، تنها به نوشتن پرداختم تا شاید روزی جهان گسترده تر شود که شد. وامروز تنها کارِ من نوشتن است. نوشتن علیرغم دشواری ها در جمع و جور کردن زندگی و پاسخ به دور و بریها و حتی اهل محل. کارهای بسیاری بلد هستم، اما فکر میکنم تنها باید بنویسم.
حرفهای مینویسم اما حرفهای زندگی نمی کنم. اکنون که نشر «نوگام» را یافته ام با آن هم گام می شوم. به گمانم بتوانم دوستان تازهای بیابم. امید است که اگر نه من، دست کم «نوگام» موفق باشد.